به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، به نقل از بلاغ؛ سیده فاطمه رضوی – سالهاست که ایستادهام، پشت دیوارهای بلند صبر، رو به سمتی که خورشید میدمد. لبهایم خشکیده از گفتن «اللهم عجل لولیک الفرج» اما هنوز دلم داغدار نیامدن توست. بگو کی میآیی، ای سُکاندار کشتی نجات؟
هر شب، ستارهها قصه آمدنت را آهسته در گوشم زمزمه میکنند اما شبها در نبود تو، بوی غربت میدهند؛ بوی کوچههایی که بینور تو تاریک ماندهاند. کاش میآمدی تا شب هم عاشقانه بخندد.
جهان، زخمی است عمیق؛ زخمی که مرهمش فقط دستهای توست. ظلم، از دیوارها بالا رفته و عدالت، پنهان شده در سایهها. تو که بیایی، باران میبارد بر زخمها و زمین دوباره نفسی تازه میکشد.
زمین، خشکیده از شوق گامهای توست. ای کاش میآمدی تا کوچهپسکوچههای این دنیا دوباره سبز شوند، تا باد، بوی نرگس بیاورد و هر برگ درختی، سلامی باشد بر تو.
اگرچه قرنها گذشته، اما دلهایی هنوز روشناند. کودکانی که هنوز یاد گرفتهاند اسم تو را به نجوا بخوانند، پیرمردهایی که با هر نماز، برای ظهورت اشک میریزند. امید، هنوز نفس میکشد.
گاهی تو را در خواب میبینم، آرام، باشکوه، چونان سپیده. بیدار که میشوم، دلم تنگتر است. اما همان خوابها، دلم را زنده نگه میدارند. شاید خوابها پلی باشند به سمت تو.
انتظار، شبیه شوق دیدن عزیزیست که سالها ندیدهای. نه دل میماند، نه قرار. فقط دعاست و اشک و نگاهی به در، که شاید همین جمعه، تو بیایی.
هر صبح، رو به آینه میایستم. خودم را میبینم، ولی انگار چشمهایم دنبال چیزی ورای تصویرند. آینهها هم، انگار دلتنگ تو شدهاند؛ فریاد میزنند نامت را بیصدا.
دلم پنجرهایست رو به آفتاب. همیشه باز، همیشه مشتاق. باد که میآید، انگار خبری دارد از تو. مینوازد موهایم را و میگوید: «قریب است، خیلی قریب…»
گاهی عصر، بیآنکه دلیلی باشد، بغض گلویم را میگیرد. شاید دلم فهمیده که این عصر هم، بیتو غروب میکند. شاید دلتنگیام، صدای بیصدای تو را شنیده.
هر شب، شمعی روشن میکنم برایت. نه برای روشنایی، که برای عهد. عهدی که بستهام با تو، با نامت، با ظهورت. این شمعها، فانوس دلهای ما شدهاند.
و تا تو بیایی، همچنان مینویسم، همچنان میگریم، همچنان امید میکارم در خاک تیرهی این روزها. ای آنکه آمدنت پایان همه بیتابیهاست، بیا… بیا ای صاحب زمان، دل این جهان، بیتو نمیتپد.
این یادداشت، روایتی است از دلی که در هجوم دردهای بیپایان، تنها امیدش را در طلوع تو میبیند، ای موعود!
انتهای خبر/
















































