به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، به نقل از بلاغ؛ برای فهم جایگاه رهبری و ولایت فقیه در ساختار نظام سیاسی ایران، نباید به آن صرفاً به عنوان یک پست سازمانی یا یک مقام تشریفاتی نگریست. ولایت فقیه، «قلب تپنده»، «مغز متفکر» و در نهایت «رمز بقا و اقتدار» نظام است که از دل یک انقلاب مردمی و الهی برآمده است.
تحلیل این جایگاه در چند لایه راهبردی قابل تبیین است:
لایه اول: ضامن هویت و حافظ آرمانها. در سطح بنیادین، ولی فقیه حافظ اصلی هویت «اسلامی» و «انقلابی» نظام است. در دنیایی که فشارها برای استحاله فرهنگی و سیاسی روزافزون است، این جایگاه همچون یک دیدهبان هوشیار عمل میکند که اجازه نمیدهد کشتی انقلاب از مسیر اصلی خود منحرف شود. بر اساس قانون اساسی، سیاستهای کلان نظام توسط رهبری تعیین میشود و این امر تضمین میکند که جهتگیریهای اصلی کشور، از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا سیاست خارجی، همواره در چارچوب آرمانهای اولیه انقلاب باقی بماند.
لایه دوم: لنگرگاه ثبات و فصلالخطاب در بحرانها. جمهوری اسلامی از بدو تأسیس با طوفانهای سهمگین داخلی و خارجی، از جنگ تحمیلی و ترورهای کور گرفته تا فتنهها و فشارهای حداکثری اقتصادی، روبرو بوده است. در تمامی این بزنگاههای تاریخی، نقش ولی فقیه به عنوان «فصلالخطاب» و «لنگرگاه ثبات» حیاتی بوده است. در حالی که قوای مختلف ممکن است دچار اختلاف نظر یا تردید شوند، این رهبری است که با اشراف اطلاعاتی و نگاه کلان، تصمیم نهایی را اتخاذ کرده و کشور را از گردنههای خطرناک عبور میدهد. این مرکزیت قدرتمند، مانع از فروپاشی ساختار در شرایط بحرانی میشود.
لایه سوم: فرماندهی کل قوا و بازوی اقتدار ملی. یکی از ملموسترین وجوه این جایگاه، فرماندهی کل نیروهای مسلح است. این تمرکز فرماندهی، یک قدرت بازدارندگی عظیم و یکپارچگی بینظیر در دکترین دفاعی کشور ایجاد کرده است. در منطقهای پرآشوب، جایی که دشمنان هر لحظه در پی ضربه زدن هستند، وجود یک فرمانده واحد که نیروهای ارتش، سپاه و بسیج را به صورت هماهنگ هدایت میکند، یک مزیت راهبردی است که بسیاری از قدرتهای جهانی از آن بیبهرهاند.
لایه چهارم: پیوند امت و امامت؛ منبع قدرت نرم. اما فراتر از تمام ساختارهای قانونی و نظامی، قدرت اصلی ولی فقیه در پیوند قلبی و معنوی او با مردم ریشه دارد. این رابطه، یک تبعیت خشک اداری نیست؛ بلکه یک میثاق مبتنی بر اعتقاد و اعتماد است که به نظام یک سرمایه اجتماعی و قدرت نرم بیبدیل بخشیده است. این همان قدرتی است که در بزنگاهها، میلیونها نفر را به خیابانها میکشاند و تمام محاسبات دشمن را بر هم میزند. فهم این پیوند عمیق، کلید درک مقاومت و پایداری چهل و چند ساله این ملت است.
یادداشت: علی اکبریان دبیر حزب مؤتلفه اسلامی شهرستان آمل


















































