ای خمینی، رهبر پیشوایم لبیک.
ای خمینی، رهبر پیشوایم لبیک.
شهید «فرامرز پاشایی» از آمل در وصیت نامه اش مى گوید: حسين جان! اگر در آن فضاي داغ و خونين جز عدهاي معدود كسي تو را ياري نكرد و نداي تو را لبيك نگفت، ما پيروانت در فضاي گرم خونين ايران زمين دست مردانگي مشت كرده و به نداي غريبات لبيك ميگوييم حسين. و اي مكتب اسلام لبيك. اي خميني، رهبر پيشوايم لبيك. و اين طريق عاشقان حقيقي است. 

زندگی نامه شهید « عباس درزی » از آمل

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید « عباس درزی » در بیست و سوم فروردین ۱۳۴۳ هجری شمسی در آمل به دنیا آمد پدرش «اسدالله»، و مادرش «خیرالنسا سلیمانی» نام داشت .شهید « عباس درزی » در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تا مقطع دیپلم کشاورزی تحصیل کرد. ایشان بسیار مهربان و خوش رفتار بودند و به پدر و مادر و خانواده خود بسیار علاقمند بودند.

شهید « عباس درزی » در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در اول آبان ۱۳۶۲ در منطقه پنجوین شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم آمل به خاک سپرده شد.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه«شهید عباس درزی » از آمل

 

یا أَیَّتُهَا النَّفس المُطمئنه إرجعی الی ربِّک راضیه المرضیه فَدخُلنی فی عبادی وَأخلی جَنَّتی.
و با سلام و درود به حضرت صاحبالامر مهدی منتظر (عج) و نائب بر حقاش روح خدا رهبر انقلاب اسلامی و به روان پاک شهیدان اسلام.
خدایا تو را به بزرگات میستایم و تو را به خاطر آن همه نعمت بیپایان شکرگذاریم. خدایا چه زبانی گویای لطف و کرم توست. یک لطف تو هدایت بشر است. این انسان سرگشته و وامانده را که از فطرت خویش باز مانده چه کسی تواند به سویت بازگردد.
خدایا تو را به خاطر بازگشتن حجتهای خویش بر زمین، برای اینکه بندگانت هرگز بیسرپرست نمانند، سپاس میگویم. خدا را سپاس میگویم که مرا در این برهه از زمان به دنیا آورد و به من توانایی داد تا در صف جندالله قرار گیرم.
امام خمینی را درود میفرستم و او را از صمیم قلب دوست میدارم زیرا مرا آنچنان رهبری نموده تا به محبوبام الله برسم. آنگلوله را دوست میدارم که پیکرم را پاره پاره میکند چرا که مرا از این خاکدان پست رهایی میبخشد و به لقاءالله پیوند میدهد.
حسین جان! اگر در آن فضای داغ و خونین جز عدهای معدود کسی تو را یاری نکرد و ندای تو را لبیک نگفت، ما پیروانت در فضای گرم خونین ایران زمین دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبات لبیک میگوییم حسین. و ای مکتب اسلام لبیک. ای خمینی، رهبر پیشوایم لبیک. و این طریق عاشقان حقیقی است.
سخنی چند با خانوادهام.
سلام به خانواده عزیز، سلام به شما پدر و مادر و خواهر و برادر خودم. از اینکه در مورد رفتن به جبهه با شما مشورت نکردم و بهانه درآورده و به جبهه رفتهام، خیلی از شما معذرت میخواهم. چون که اگر غیر از این میشد، شاید شما نمیگذاشتید. در هر صورت کاری بود که میبایست میشد. از اینکه تا حالا با شما بودم، فرزند خوبی برای خانواده نبودهام، از شما عذر میخواهم و امیدوارم که مرا از صمیم قلب ببخشید و از اینکه دانشگاه را گذاشتهام و به جبهه رفتهام، ناراحت نباشید چونکه دانشگاه دیگری هم هست. دانشگاه فضیلت و انسانسازی و مبارزه و جهاد هست. از برادرم علی میخواهم از دوستانم که با آنها خداحافظی نکردم، عذرخواهی نماید چونکه وقت نداشتم و در آخر از همه شما تقاضامندم که امام را تنها نگذارید و همیشه دنبالهرو امام باشید.
این سخن مولا علی (ع) که فرموده به امید فرجالساعه آقا امام زمان مهدی موعود (عج) و به امید برافراشتن پرچم لاالهالاالله در سراسر جهان و به امید طول عمر رهبر و مرجعمان امام خمینی و به امید زیارت کربلای حسینی و به امید اینکه نفس اماره به نفس مطمئنه تبدیل گردد و به امید شفای عاجل کلیه معلولین و مجروحین اسلام و به امید آزادی تمام اسرای اسلام و به امید رسیدن به درجات شهدای انقلاب اسلامی و محشور شدنمان با شهدای کربلا.
اللهم ارزُقنی توفیق الشهاده فی سَبیلِک. الهی هبالی کماالانقطاع الیک و العاد للمتقین.