انتخابات خروش ظرفیت مردمی

مسیح مسلمی پاشا_ انتخابات ۱۴۰۳ را می توان یک انتخابات ۲ قطبی نامید که آسیب شناسی مرتبط با آن را باید به بعد از فروکش کردن تنش ها و ته نشین شدن هیجانات مردم موکول کرد اما ما از نظر گفتمانی و نوع نگاه در ۲ مسأله با مقام معظم رهبری فاصله داریم یکی حکمرانی و دیگری مردم هستند که هر کدام را باید بررسی کنیم.

ما استاد ظرفیت سوزی هستیم می گویید ظرفیت چیست ؟ظرفیتی به نام عنصر قابل توجه جبهه انقلاب مانند جلیلی و قالیباف که به دلایل سهل اندیشانه ای همچون ربط دادن تفکر آن ها به ثابتی ها و محبی ها و ایجاد یک نقطه سیاه در یکی از کاراکترهای اطرافشان آن ها را مورد حمله و نقد قرار دادیم.

نقاط قوت را باید دید برای مثال جلیلی ظرفیت عظیم جوان ها و کنش گری آن ها را پای کار آورد و جریان مطالبه گری عاقلانه و همدلانه را راه انداخت. او این ادبیات را با خود آورد که هر کجا باشی با هر دولتی وظیفه داری به انقلاب اسلامی کمک کنی

باید بلند نگاه کرد.در حال حاضر نباید میدان را ترک کرد و باید با مردم گفت و گوی تبیینی کنیم. نمی‌شود آن ها را تا انتخابات بعدی رها کرد.از ظرفیت گروه های جهادی و جوانان پرشوری که به میدان آمدند باید جهت افزایش آگاهی مردم و روایت دستاوردهای انقلاب استفاده کرد.

به قول مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی یک موجود زنده است که گاهی در مسیر حرکت خودش در مسیر رسیدن به قله دچار چالش هایی می شود.باید با عنایت به کلام رهبری دنبال همدلی و نیک اندیشی برای پیشرفت نظام اسلامی باشیم. هیجانات خود‌ را کم کنیم و مردم را درست ببینیم.

انتهای پیام/

در حال حاضر با ۲ ادبیات مواجه هستیم یکی مقصرسازی طرفین برای عدم اجماع و ادبیات دوم استفاده از ظرفیت جوانانی که در انتخابات مشارکت فعال داشتند.

انقلاب اسلامی را نباید کوتاه دید و نباید به یک واقعه ضریب شکست داد چون برای کسی که به تکلیف عمل کرده شکست معنایی ندارد.حال باید از فرصت استفاده کنیم تا به یک ادبیات مشترک برسیم.بزرگانی که فکر می‌کردند مردم مثل گذشته از حرف آن ها تبعیت میکنند باید در اندیشه خودشان بازنگری کنند.باید بدانیم که بدون شناخت ظرفیت ها و داشتن اطلاعات و شنیدن صدای مردم نمی شود از آن ها انتظار داشت مانند ما فکر کنند.

نگاه صفر و صدی عده ای از جوان های پرشور انقلابی که در انتخابات زحمات زیادی کشیدند کاملاً غلط است این که اگر کسی با ما بود درست است و اگر با جناح ما نبود غلط است اشتباه است. نباید تأیید یا رد افراد را به نگاه صفر و صدی خودشان واگذار کنند. رهبری با این نوع نگاه مخالف است.چرا باید در جبهه انقلاب شکافی ایجاد کنیم که در بزنگاه ها هر کسی بتواند با دمیدن در آن برای انقلاب هرینه سازی کند.هرکسی در این شکاف بدمد عامدانه یا جاهلانه در حال بازی در زمین دشمن است.

این بسیار بد است که جبهه انقلاب ظرفیت های زیادی دارد ولی نمی تواند به تجیمع ظرفیتی برسد.تجمیع ظرفیتی تجیمع نظر نیست بلکه به معنی این است که ما در تمام وجوه و اصول و حرکت های جدی خودمان قائل به این هستیم که بر مبنای گفتمان انقلاب و حضرت آقا کار را جلو ببریم تا کار به یک جمع بندی درست و دقیق برای دولت سازی و جامعه پردازی و‌تمدن سازی شکل بگیرد.

نکته دوم مردم هستند و در این قسمت باید بدانیم که نگاه مقام معظم رهبری با ما نسبت به مردم متفاوت است.نباید فراموش کنیم کسانی که در انتخابات حتی به جناح مخالف ما رأی دادند مردم همین کشور هستند.نباید بین مردم با دسته بندی کردن آن ها به مردم فهیم و غیر فهیم شکاف ایجاد کنیم.نگاهمان به مردم را باید اصلاح کنیم.امروز اگر نسبت به آگاهی مردم تردید داریم و فکر می کنیم آن ها آگاهی لازم را برای انتخاب نداشتند باید نوک پیکان را برای پیدا کردن مقصر به سمت خودمان بگیریم چون اصلی ترین مأموریتی که امام جامعه برای ما با عنوان جهاد تببین مشخص کرده بود را کنار گذاشتیم.در جامعه اسلامی امروز نیاز به جهاد تبیین و روایت دستاوردهای انقلاب اسلامی است.ما به چشم خود دیدیم که مظلوم ترین کاراکتر انتخابات امسال، انقلاب اسلامی بود و دائماً دستاوردهای آن به چالش کشیده می شد.تلاش برخی عزیزان چون زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی برای دفاع از این دستاوردها ستودنی است اما در هر صورت این چالش ها به ذهن مردم رسید.وقتی که دستاوردهای انقلاب اسلامی را در سال های اخیر برای مردم تبیین نکردیم نمی شود انتظار داشت که آن ها در ۲ هفته مانده به انتخابات نگرششان تغییر کند.وقتی هنوز می شود از دوگانه مذاکرات و تحریم ها استفاده کرد یعنی ما نتوانستیم ظرفیت های بین المللی که شهید رییسی ایجاد کرده است را به مردم نشان دهیم گرچه دولت سیزدهم نیز در گزارش به مردم نمیره منفی میگیرد چون اطلاع رسانی آن ها از عملکرد خوبشان ضعیف بوده و تبیین گران هم در میدان به همین خاطر دستشان خالی مانده بود.

آداب جهاد تبیین این است که اگر در دولت پزشکیان اتفاق مؤثری برای جمهوری اسلامی افتاد آیا حاضریم آن را با همان میزانی که برای نامزد ریاست‌جمهوری مدنظر خودمان اگر بود روایت کنیم؟ اگر این طور نیستیم باید خودمان را اصلاح کنیم چون در گفتمان انقلاب قرار نداریم. مسأله دیگر آن است که اگر کاندیدای جبهه ما رأی می آورد آیا نباید اشتباهات او را می دیدیم مطالبه گری میکردیم؟ نباید در مطالبه گری تردید کرد.در هر ۲ صورت هم وجه روایت دستاوردها هم مطالبه گری در چارچوب و به موقع ضررورت انقلاب است و نظام را بیمه و حرکت رو به جلو ایجاد می کند.