به گزارش سفیر هراز،
هوا گرگ و میش شده بود، اما هنوز خیابان شلوغی هایش را داشت، نگاهمان به سمت سر و صدای نا مفهومی پرت شد، حرف های زشت و عربده های نامناسب، جمعیت دورشان کرده بود، یکی به بیست سال نمی کشید، آن دیگری با دوستانش بیست و پنج را رد نکرده بودند.
زن، دختر، کودک، مرد میانسال، پسرجوان همه با وحشتی در نگاهشان مبهوت مانده بودند، برخی ها سرعت را بیشتر می کردند تا از مسیر دیگری رد شوند، مغازه دارها برایشان عادی شده بود، از تکرار همیشگی این دعواها گله می کردند، اینجا خیابان هراز است، پرتردد ترین خیابان آمل، اما از دعواهای ارازل و اوباش در امان نیست.
ساعت به ۹ شب نزدیک می شود، مرد جوان بعد از تصادف خودرواش با پرخاشگری به سمت طرف مقابل نزدیک می شود، او اشتباهش را می پذیرد، به دنبال راه حلی است، اما پسرجوان فرصت حرف زدن نمی دهد، به طرفش حمله می کند و حرف های ناموزونش را ادامه می دهد و اطراف برای جدا کردن آنها می آیند، اینجا مهد تمدن است، اما همچنان با صدای بلند به دنبال راه چاره هستیم.
به خانه هنوز نرسیدم بودیم که قتل یک جوان توسط جوانی دیگر فضای مجازی را تصاحب کرده بود، این روزها از کوره در رفتن به بخشی از زندگی ما تبدیل شده است، در اطرافمان بارها تجربه این اتفاقات تلخ را داشتیم و تلخ تراز آن اینکه برخی از این لحظات به یک زندگی پایان می دهد.
۲۹ اردیبهشت یک جوان ۲۵ ساله بخاطر درگیری خیابانی در کوچه نیما به قتل رسید، ۱۲ تیرماه قتل یک دختر جوان ۳۵ ساله با طناب توسط مرد ۵۰ ساله اتفاق افتاد.
۱۲ آبان بود که در روستای اسکی محله از روستاهای بخش مرکزی آمل یک زن جوان با ضربات متعدد چاقو به دست همسرش به قتل رسید، در ۲۰ آبان تصادف دو خودروی پراید و سمند منجر به درگیری و فوت یک جوان ۲۳ ساله با ضربات چاقو شد و چند روز بعد در مراسم عروسی جوانی با ضربات چاقو جان باخت.
وضعیت شهرهای دیگر مازندران نیز وضعیت مشابهه این دارند، خشونت تا جایی رسیده است که فرد حاضر می شود جان اعضای خانواده اش را پایان دهد.
۳ آذرماه درگیری دو جوان کرجی و کرمانشاهی در محموداباد منجر به قتل شد، ۳۰ آبان درگیری خانودگی در میاندرود جان سه خواهر را گرفت، مرداد ماه در یک عروسی در روستاهای بابل فردی با سلاح شکاری مراسم عروسی به قتل خاتمه پیدا کرد، نمونه خبرهای تلخی است که در اکثریت پای جوانان در میان است.
شهریور ماه ۲۳ صفحه اینستاگرامی به دلیل ترویج خشونت در امل مسدود شد و تلاش های پلیس فتا و نیروی انتظامی در حفظ امنیت ستودنی است، اما باید به زمینه خشونت را کشف و ریشه یابی کرد.
خشونت، عصبانیت، تندخویی، خشم این روزها تبدیل به بخشی از امور جاری زندگی ما شده است، رقیه اسماعیل زاده، جامعه شناس در این باره با اشاره به افزایش خشونت در جامعه گفت: این شرایط نشان می دهد آستانه تحمل جامعه و تاب آوری مردم کاهش یافته است و با کمترین تنشی عکس العمل های بدی را شاهد هستیم .
وی ادامه داد: روانشناسان و جامعه شناسان بر این باورند که بسیاری از معضلات جامعه چون بیکاری، بی عدالتی، شکاف اقتصادی، افسردگی باعث کاهش تحمل جامعه شده است و در نتیجه به افزایش خشونت ختم می شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه همواره شاهد ترویج خشونت در جامعه هستیم، عنوان کرد:بازیهایکامبیوتری، فیلم های تلوزیونی، دعواهای خانوادگی، کم رنگ شدن اصول اخلاقی در جامعه باعث شده است تا شاهد افزایش خشونت در جامعه باشیم.
تولید مثل خشونت
وی تصریح کرد: کاهش امید به زندگی و نگرانی از آینده، ثبات اقتصادی، امنیت روانی اجتماعی و اقتصادی، پمپاژ خبرهای منفی به اضافه اینکه فرهنگ مذاکره و گفتگو در جامعه وجود ندارد .
اسماعیل زاده با تاکید اینکه با تکیه بر ظرفیت های درونی و نقاط قوت فرهنگ و اجتماع خودمان می توانیم خشونت جامعه را کم کنیم، خاطرنشان کرد: با کوچکترین تضاد منافع و تضاد فکری به جای گفت و گو و مذاکره راه حل را با مشت و لگد جستجو کنند، سالهاست که زنگ خطر افزایش خشونت و درگیری در کشور به صدا درآمد است، اما هیچ گوش شنوایی آن نیست.
وی ریشه خشونت خیابانی و خانوادگی را در مشکلات اجتماعی و اقتصادی خواند و عنوان کرد: متاسفانه رفاه کافی وجود ندارند و روح جمعی جامعه بیمار است و شاد نیست، افراد کوله باری از خشونت را با خود حمل میکنند کوهی که هر لحظه امکان انفجار دارد.
خشونت یک زنجیره است
این جامعه شناس خشونت را پدیدهای باز تولید دانست و بیان کرد: خشونت شبیه یک زنجیره است، خشونت خانواده به جامعه بر میگردد و ناهنجاری ها را در جامعه تقویت میکند، خشونت به هر طریقی که در خانواده، تداوم یابد می تواند مهم ترین عامل از هم گسیختگی ساختاری بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده باشد.
رضوانی فرمانده انتظامی شهرستان آمل تصریح کرد: تمام قتل های که در شهرستان اتفاق افتاده برای نیروی انتظامی حل شده، قاتل، ضارب و عوامل دستگیر و به مراجع قضایی فرستاده شده است، اما باید روانشناسان و جامعه شناسان به بررسی قتل ها بپرداززند تا کمتر شاهد این قبیل اتفاقات ناگوار باشیم.
وی بیشتر موارد قتل ها را آنی خواند و اظهار کرد: اکثر قتل های رخ داده با پیشینه قبلی نبوده و آنی رخ داده است، آستانه صبر افراد پایین اماده و کنترل خشم ندارند.
فرمانده انتظامی شهرستان آمل ادامه داد: از ابتدای امسال چندین قتل داشتیم، که برای جامعه ما نگران کننده است، چند درصد این قتل ها موضوع خانودگی مطرح بوده که اکثرا جوان بودند.
وی با تاکید اینکه باید آستانه تاب آوری افراد پایین امده است، خاطرنشان کرد: باید روانشناسان، مددکاران ورود پیدا کنند که متاسفانه در کنار قتل ها، آمار خودکشی را هم بررسی کنند و خبرنگاران نیز به کارشناسی درست به این موضاعات بپردازند.
اقتصاد زیر پوست خشونت
سارا اکبری کارشناس روانشناس بالینی مشکلات اقتصادی را از عوامل خشونت آمیز خواند و افزود: فقر، گرانی، تحریم و عدم توانایی در فرهنگ سازی، باعث کاهش تاب آوری و تحمل جامعه میشود
کارشناس روانشناس بالینی ادامه داد: افراد از طریق دیدن فیلم های خشن و یا بازی های خشونت آمیز یاد میگیرند که چطور در موقعیتی مشابه چه رفتاری داشته باشند، پرخاشگری را می توان از دو جنبه بیرونی و درونی بررسی کرد که جنبه درونی آن شامل آسیب رساندن یک فرد نسبت به خود با مصرف مواد مخدر مشروبات الکلی و غیره و از جنبه بیرونی می توان به عرض ابراز خشونت و پرخاشگری دانست.
وی از عواملی که بر میزان خشونت تاثیر دارند، بیان کرد:آنچه باعث افزایش میزان ناکامیهای در جامعه است، استانداردهای سلامت از جمله شاخصههای تعیین کننده میزان رشد یک کشور هستند، وقتی شاهد ریزش این استانداردها هستیم، خشونت افزایش می یابد.
اکبری عوامل کاهش خشونت در جامعه را مدیریت راهکارهای مدیریت خشم دانست و عنوان کرد: باید از کودکی آموزش دهیم تا چطور خشم خود را کنترل کنند،.فرهنگ مذاکره و گفتگو و از مدارس باید به بچهها مالیات بدهیم البته آنها نباید در خانواده بین اعضای خانواده را ببینم
شلوارپلنگی های که خشونت می افرینند
وی در جواب این سوال که ترویج آهنگ های مازندرانی با مضامین دعوا و خشونت چه تاثیری در ترویج خشونت خواهد داشت، اظهار کرد: تنزل کردن سطح موسیقی از بیان حقایق عالم زیباییهای هستی تمایل های عاشقانه و عارفانه به دعوا و خیانت هم تمسخر هنر می انجامد و هم در دراز مدت به پایین آمدن سطح فکری و فرهنگی جامعه را در پی دارد.
این روانشناس تصریح کرد: زمانی مفهوم بی وفایی، کاملا انتزاعی بود و به هیچ عنوان با خیانت مترادف نمی شددر گذشته مفهوم بی وفایی یا نازم مشروع مفهومی کاملا انتزاعی و به مراقبات درونی و عرفانی داشت به هیچ وجه با خیانت هم معنی نمی شد، اما امروزبه سمت معانی مبتذل و بی محتوا می رود و ملکه ذهن می شود.
سمانه قلی پور
انتهای پیام/