واکنش‌های جهانی به تخریب قبور بقیع شدت می‌گیرد
واکنش‌های جهانی به تخریب قبور بقیع شدت می‌گیرد
یک کارشناس مسائل مذهبی، فرقه وهابیان را به اهمیت دادن مسائل اساسی در دنیای اسلام سفارش کرد و تاکید کرد: پرداختن به موضوعات کلان دنیای اسلام نیاز جامعه اسلامی است نه پرداختن به مسائل تفرقه‌انداز.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، حجت‌الاسلام مهدی دشتی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» به‌مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه (ع) در بقیع، به تاریخچه این واقعه و ریشه‌های آن پرداخت و با اشاره به تاریخ قبرستان بقیع قبل و بعد از اسلام، اظهار کرد: بقیع، جنه‌البقیع یا بقیع‌الغَرقَد (نام بقیع پیش از ظهور پیامبر اسلام)، مهمترین قبرستان مسلمانان در مدینه بوده و بنابر روایات اسلامی، مورد توجه ویژه حضرت محمد (ص) بوده است.

بلاغ: بقیع در تاریخ اسلام چه جایگاهی داشت؟

دشتی: بقیع، محل دفن چهار تن از امامان معصوم و بسیاری از صحابه و تابعین است؛ تا پیش از تخریب‌ها در سال ۱۲۲۰ قمری و سرانجام ۱۳۴۴قمری به دست وهابیان، بقعه‌هایی بر قبور ائمه بقیع و دیگران وجود داشته است.

بنابر گزارش‌ها، بارگاه امامان شیعه، بیت‌الاحزان و چند بقعه دیگر، در سال ۱۲۹۷ قمری در قبرستان بقیع پابرجا بوده است؛ این بناها پس از تخریب اول و در پی بازپس‌گیری مدینه از وهابیان، بنابر دستور محمود دوم، سلطان امپراتوری عثمانی، در سال ۱۲۳۴ قمری ساخته شده بود.

در سال ۱۲۲۰ قمری، وهابیان پس از یک سال و نیم محاصره و در نتیجه شیوع قحطی در مدینه، شهر را به دست گرفتند. بنابر منابع موجود، سعود بن عبدالعزیز، پس از تسلیم شدن مدینه، همه اموال موجود در خزانه‌های حرم نبوی را توقیف کرد و همچنین دستور ویران کردن همه بناها و گنبدهای مدینه و از جمله قبرستان بقیع را صادر کرد. بر همین اساس، بارگاه چهار امام شیعه و همچنین گنبد منسوب به حضرت فاطمه (س) که بیت‌الاحزان خوانده می‌شد، در حمله نخست وهابیان در سال ۱۲۲۰ق از میان رفت، و یا دچار خسارت جدی شد.

بلاغ: درباره تخریب قبور ائمه در بقیع، بخصوص رویدادهای سال‌های ۱۲۲۰ قمری و ۱۳۴۴ قمری توضیح بیشتری بدهید.

دشتی: پس از این رخداد، دولت عثمانی، لشکری را برای تصرف مدینه و بازپس‌گیری آن از وهابیان فرستاد و در ذی‌الحجه ۱۲۲۷ قمری، حکومت بر مدینه را پس گرفت. بر همین اساس، محمود دوم، سی‌امین سلطان عثمانی، در سال ۱۲۳۴ قمری دستور بازسازی بارگاه‌ها را صادر کرد.

وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴قمری به مدینه حمله کردند. در این حمله، خسارت‌هایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد. هفت ماه بعد، در رمضان ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود، وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد.

تَخریب بَقیع، اشاره به رویدادی که پس از محاصره مدینه در ۱۳۴۴ق روی داد و قبرستان بقیع و بقعه‌های آن به‌فتوای مفتیان مدینه، و توسط شیخ عبدالله بُلَیهد، قاضی‌القضاه سعودی ویران شد؛ از جمله بارگاه چهار امام شیعیان: امام حسن (ع)، امام سجاد (ع)، امام باقر (ع) و امام صادق (ع)؛ وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در هشتم شوال ۱۳۴۴ق با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب آن، به ویران کردن اماکن و بقعه‌های بقیع پرداختند. بر اساس اسناد موجود، پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامه‌ای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.

تخریب بقیع، واکنش مردم و عالمان بسیاری را در ایران، عراق، پاکستان، شوروی سابق و… برانگیخت. دولت وقت ایران، در واکنش به تخریب اماکن مقدس مسلمانان، یک روز عزای عمومی اعلام کرد و در پی آن، به رسمیت شناختن کشور تازه‌تأسیس سعودی، سه سال به‌تعویق افتاد. عالمان شیعه، علاوه بر اعتراض به تخریب بقیع، آثاری در نقد مبانی وهابیت و تخریب اماکن مقدس تألیف کرده‌اند؛ از جمله کتاب کشف الاِرتیاب، نوشته سید محسن امین و دعوه الهدی، نوشته محمدجواد بلاغی گفته شده که وهابیان نخستین گروهی بوده‌اند که با اتکا به دیدگاه‌های دینی به تخریب اماکن مذهبی پرداخته‌اند.

بلاغ: شما در گفتگو اشاره کردید که وهابیان به‌ویژه به فتوای مفتیان مدینه، تخریب قبور را انجام دادند. این فتاوا از کجا نشأت گرفت؟

دشتی: وهابیان، ساختن گنبد، ضریح و بقعه و … بر روی قبور را حرام و تخریب آن را واجب می‌دانند. آنان ساختن این چیزها بر روی قبور را نوعی شرک و کفر می‌پندارند. آیا طلب مغفرت کردن برای خود و صاحب قبور مطهر را شرک می‌دانند، در حالی که براساس آموزه‌های قرآن کریم، بهترین راه توسل و رسیدن به خدا، وسیله قرار دادن اولیای خدا است.

به گمان آن‌ها، ساختمان کردن قبرها، بدعتی است که بعد از عصر تابعین رخ داده و در قرون نخستین اسلامی نبوده است. آنان در این مسأله پیرو پیشوای خود، ابن تیمیه و شاگرد او ابن جوزیه هستند. از این رو آنان در چند قرن گذشته، تا می‌توانستند مشاهد و زیارتگاه‌ها را ویران کردند و حتی قبور ائمه بقیع و قبر امام حسین(ع) را نیز استثنا نکردند. آنان در تخریب قبور بقیع، استفتایی تنظیم کردند و به نزد یکی از علمای مدینه فرستادند و او در جواب چنین نوشت «ساختن و بنا کردن روی قبرها به اجماع مسلمین حرام است» و در این زمینه احادیث صحیح روایت شده و از این رو بسیاری از دانشمندان به وجوب خراب کردن آن ساختمان‌ها فتوا داده‌اند و از جمله احادیثی که راجع به لزوم خراب کردن قبور مورد استناد قرار گرفته حدیثی است که علی(ع) به ابی الهیاج می‌گوید «من تو را برای کاری می‌فرستم که رسول خدا مرا برای آن کار فرستاده؛ اگر مجسمه‌ای دیدی آن را بشکن و هرگاه قبر بلندی دیدی آن را با خاک یکسان کن» در صحیح مسلم هم این حدیث روایت شده است؛ اما موضوع مسجد قراردادن قبرستان‌ها و نماز خواندن در آنها و روشن کردن چراغ، نیز به مفاد حدیث ابن عباس ممنوع است … و اما توجه به سوی حجره نبوی(ص) در موقع دعا کردن، بهتر است که از این عمل نیز جلوگیری بشود، چنان که از کتب معتبر استفاده می‌شود، چون بهترین سمت‌ها، سمت قبله است و همچنین طواف بر قبور و بوسیدن و به طور کلی دست کشیدن به آن‌ها اعمالی است حرام و ممنوع! و نیز ذکر خواندن و رحمت فرستادن در مواقع نامبرده همگی بدعت است و این، چیزی است که نظر ما به آن رسیده است؛ آنان این فتوا را مستمسک تخریب قبور ائمه در بقیع و نیز تخریب دیگر بقعه‌ها و زیارتگاه‌ها قرار دادند.

بلاغ: این دیدگاه وهابیان که ساخت بنا بر روی قبور را حرام می‌دانند، چه پاسخی به آن دارید؟

دشتی: ادعای اجماع در این باره کاملاً بی‌اساس است؛ پیروان بیشتر مذاهب اسلامی در اعصار گوناگون این عمل را جایز می‌دانستند و این سیره مستمر مسلمانان بوده است. مسلمانان بر قبور آنان که از دنیا می‌رفتند، بقعه می‌ساخته‌اند و نسبت به عالمان و بزرگان خود در این مسأله، حساسیت بیشتری نشان می‌داده‌اند.

حدیث ابی‌الهیاج، حدیث ضعیفی است؛ چه این که در سلسله راویان آن، راویان غیر ثقه وجود دارند که از جمله آنها سفیان ثوری است. دیگر آنکه این حدیث، به فرض صحت سند، نمی‌تواند ادعای وهابیان را اثبات کند؛ چون حدیث مذکور، امر به مسطح کردن قبر می‌کند و این که آن را همانند پشت ماهی نسازند؛ کلمه مُشرِف در حدیث به معنای بلندی بیش از حد است. از این رو آن حضرت دستور داده تا قبرهای بیش از حد بلند را مساوی کنند و کوتاه کنند، نه آن که قبر را تخریب کنند! چه این که تمام مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند که می‌توان، بلکه مستحب است قبر بالاتر از زمین ساخته شود.

درباره برخی از احادیث منسوب به پیامبر (ص) که از ساختمان ساختن بر روی قبرها و گچ‌کاری قبر نهی فرموده، باید گفت که سند این احادیث ضعیف است و متن آنها نیز دارای اضطراب است. نیز باید گفت: نهی اعم از کراهت و حرمت است و به فرض که این احادیث ضعف متن و سند نداشته باشند، ممکن است مقصود از آنها کراهت باشد و کراهت آنجایی است که بر ساختن گنبد و بارگاه، فایده عقلایی مترتّب نباشد، وگرنه آنجا که ساختن بارگاه، از شعائر اسلامی باشد و منافع فراوان معنوی را به دنبال آورد، امر بسیار پسندیده‌ای است.

در آغاز اسلام، مسلمانان بسیار فقیر بودند. برخی از آنان خانه نداشتند و بی‌سرپناه بودند؛ شاید نهی از ساختمان بر روی قبر ناظر به آن روزگار بوده که بسیاری بی‌سرپناه بودند، نه در دوره‌های بعد که مسلمانان تمکن مالی فراوان پیدا کردند و به ثروت بسیار دست یافتند.

پیامبر(ص) در خانه خود دفن شد؛ اما هیچ یک از صحابه نکوشید که خانه پیامبر را ویران کند تا به حدیث پیامبر(ص) مبنی بر نهی از ساختمان بر قبور عمل کند! این نیز دلیل دیگری بر ردّ سخن وهابیان!

بلاغ: وهابیان ادعا می‌کنند که این اقدامات به دلیل پیشگیری از شرک و بدعت است. شما چه پاسخی به این نگرانی‌ها دارید؟

دشتی: وهابیان معتقدند که ساخت بارگاه و گنبد بر قبور نوعی شرک است، اما این تفکر از اساس نادرست است. در قرآن کریم و آموزه‌های اسلام، توسل به اولیای خدا به‌ویژه ائمه(ع) توصیه شده است. مسلمانان به احترام اهل بیت پیامبر(ص)، قبور آنان را زیارت می‌کنند و این عمل هیچ‌گونه شرک یا کفر به حساب نمی‌آید. حتی در قرآن، اعمالی چون توسل و طلب شفاعت از اولیای خدا مورد تایید قرار گرفته است. این عمل نه تنها به معنای پرستش قبور نیست، بلکه به عنوان یک وسیله معنوی برای نزدیکی به خداوند به شمار می‌آید.

بلاغ: آیا وهابیان به مصالح دیگر مسلمانان هم توجه کرده‌اند؟ به‌ویژه در برابر مسائل جهانی مانند استعمار یا تهدیدات دیگر؟

دشتی: متأسفانه وهابیان به جای توجه به مسائل اساسی دنیای اسلام، بیشتر بر روی مسائل حاشیه‌ای مانند تخریب قبور متمرکز شده‌اند. آنها به هیچ عنوان نسبت به مسائل مهمی چون جلوگیری از نفوذ استعمارگران در سرزمین‌های اسلامی، تهدیدات اقتصادی و سیاسی برای مسلمانان، و حتی نقض حقوق بشر در کشورهای اسلامی واکنش نشان نداده‌اند. به‌عنوان مثال، در برابر محاصره اقتصادی مسلمانان یا مشکلات جهانی مانند نفوذ صهیونیست‌ها، هیچ‌گونه اقدامی از سوی وهابیان مشاهده نمی‌شود.

بلاغ: در پایان، شما چه پیامی به مسلمانان و عالمان دینی دارید؟

دشتی: پیام من به مسلمانان این است که باید از این اقدامات و تفکرات خطرناک وهابیان آگاه باشند و همواره نسبت به حفظ ارزش‌های اسلامی، احترام به اهل بیت پیامبر(ص) و حفاظت از مقدسات خود حساسیت داشته باشند. مسلمانان باید با توجه به سیره عملی پیامبر(ص) و اهل بیت، نسبت به حفظ این آثار تاریخی و مذهبی و گرامیداشت یاد آنان اقدام کنند. همچنین لازم است که علمای دینی با تبیین درست آموزه‌های اسلام، این انحرافات فکری را به چالش بکشند و از بروز مشکلات بزرگ‌تر در آینده جلوگیری کنند.

گفتگو: امیرحسین فتحی