بحران پنهان در بیمارستان‌های دولتی مازندران
بحران پنهان در بیمارستان‌های دولتی مازندران
کمبود نیروی انسانی، تأخیر در پرداخت‌ها، فرسودگی شغلی و برخوردهای نامناسب، پرستاران مازندرانی را در تنگنای کاری و روحی قرار داده است. آنان با کمترین امکانات، بار سنگین نظام سلامت را بر دوش می‌کشند و در سکوت، از بیماران مراقبت می‌کنند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، به نقل از بلاغ؛ به‌دلیل نگرانی از برخوردهای سلیقه‌ای و حفظ آرامش محیط‌های درمانی در این گزارش از ذکر نام و محل دقیق خدمت پرستاران خودداری شده است.

روایت‌های پیش‌رو تصویری صادقانه از وضعیت پرستاران مازندرانی ارائه می‌دهد؛ کسانی که در سکوت بار سنگین خدمت‌رسانی در نظام سلامت کشور را بر دوش می‌کشند.

ما بیماران را تنها نمی‌گذاریم، اما گاهی خودمان تنها می‌مانیم

یکی از پرستاران باسابقه بخش اورژانس در یکی از بیمارستان‌های دولتی غرب مازندران گفتگو با ما اظهار داشت: کار در اورژانس یعنی آماده‌بودن برای هر اتفاقی، از تصادف گرفته تا احیای بیماران بدحال که ضمن اینکه باید با دقت و سرعت انجام شود هم مراجعه کننده و هم همراهان آنها در وضعیت روحی و روانی بسیار سختی هستند و فشار و استرس بسیار بالایی هم برای پرستاران این بخش دارد اما مشکل وقتی شروع می‌شود که در هر شیفت به‌جای مثلا ده پرستار فقط شش نفر هستیم. خستگی فیزیکی را شاید بشود تحمل کرد، اما برخوردهای گاهاً زشت و توهین آمیز برخی از مراجعه کنندگان و حتی گاهی برخوردهای فیزیکی با پرستاران در کنار بی‌توجهی به حقوق و تاخیر در پرداخت‌ها واقعاً انگیزه ما را برای خدمات دهی بیشتر  با کیفیت‌تر از بین می‌برد.

وی ادامه داد: پرستاران تازه‌کار با عشق وارد کار می‌شوند اما بعد از چند ماه از فشارهای فیزیکی و روانی کار و بی‌نظمی پرداخت‌ها خسته می‌شوند. بعضی‌ها انصراف می‌دهند و بعضی دنبال کار در شهرهای بزرگ می‌روند. وقتی نیرو کم می‌شود طبیعتاً حجم کار روی دوش بقیه می‌افتد و این چرخه‌ی فرسودگی دائماً تکرار می‌شود.

فرهنگ برخورد با پرستاران هنوز جا نیفتاده است

یکی دیگر از پرستاران شاغل در شرق مازندران با گلایه از رفتار برخی مراجعه‌کنندگان گفت: ما برای خدمت اینجا هستیم اما گاهی با برخوردهایی مواجه می‌شویم که بسیار توهین‌آمیز است. مردم باید بدانند پرستار هم انسان است، خسته می‌شود، مشکلات شخصی و فیزیکی و روانی و محدودیت هایی دارد. وقتی بیمار یا خصوصاً همراه بیمار با بی‌احترامی و پرخاشگری برخورد می‌کند نه‌تنها به پرستار بلکه به نظام سلامت و خدمات خودش آسیب می‌زند.

وی ادامه داد: در بسیاری از بیمارستان‌های دولتی امکانات اولیه مثل تخت و ویلچر بسیار محدود است ضمن اینکه بعضی از تجهیزات ساده مثل گارو پنس یا ابزار ساده و در برخی موارد امکاناتی مثل جامایع، الکل و بالش و ملافه توسط بعضی مراجعه کنندگان برداشته می شود یا آسیب می بیند. این‌ها هزینه دارد و با توجه به بودجه کم بیمارستان‌های دولتی این پرستار و و بیمارستان است که می‌ماند با موج نارضایتی بیماران و کمبود اماکانات. شاید هزینه جایگزینی امکانات ساده‌ای بسیار پایین باشد اما وقتی مکرراً و سلسله وار مجبور به جایگزینی این وسایل هر چند روز یکبار باشیم خروجی هزینه جایگزینی بسیار بالا خواهد بود.

با کمترین امکانات بیشترین انتظار را از ما دارند

پرستار جوانی از بخش زنان در یک بیمارستان در غرب مازندران ضمن اشاره به کمبود نیروی پرستار و پزشک متخصص گفت: مشکل فقط کمبود نیرو نیست. ما با مشکل تجهیزات ناکافی مواجهیم. در کنار آن نظام پرستاری کشور استخدام جدید بسیار کمتر از نیاز دارد و هر سال هم چند بیمارستان تازه افتتاح می‌شود. نیروها بین بیمارستان‌ها تقسیم می‌شوند و فشار بر پرستاران قدیمی‌تر بیشتر می‌شود. حقوق ما هم متناسب با حجم کار نیست. وقتی پرستاری برای چندین بیمار باید همزمان کار کند دیگر فرصت نفس کشیدن هم ندارد و این خستگی مفرط و دائمی به صورت روزافزون باعث آسیب‌های فیزیکی و روانی به پرستار می‌شود. از آن طرف هم بیماران به مراجعه کنندگان با درد و مشکلات انتظار صبوری زیاد و برخورد همواره لبخند و با آرامش از ما دارند که حق مسلم مراجعه کنندگان است اما کسی شرایط کاری و خانوادگی و خصوصی ما را در این میان لحاظ نمی‌کند و بخش زیادی از مشکلات از این ابت شکل می‌گیرد.

وی از برخوردهای سلیقه‌ای برخی مدیران هم گلایه دارد که گاهی شیفت‌ها یا امتیازات بر اساس سلیقه تقسیم می‌شود. این موضوع باعث دلسردی می‌شود. پرستار باید احساس عدالت و حمایت داشته باشد تا بتواند با دل و جان کار کند.

پزشکان هم کوچ می‌کنند

پرستار آقای باتجربه‌ای در بخش آی‌سی‌یو یکی از بیمارستان‌های مازندران با گلایه در خصوص کمبود پزشکان متخصص خصوصا در شهرستان‌های کوچکتر به خبرنگار ما گفت: خیلی از پزشکان متخصص خصوصاً جوان‌ترها ترجیح می‌دهند در شهرهای بزرگ کار کنند. علتش فقط پول نیست بلکه تعدد و فرهنگ مراجعه‌کننده و امکانات هم هست. در تهران یا مراکز استان‌ها بیمارستان‌ها مجهزترند، بیمه‌ها بهتر عمل می‌کنند و پزشکان احساس امنیت شغلی بیشتری دارند. وقتی پزشکان متخصص بروند فشار کاری روی پرستاران چند برابر می‌شود و و وقتی کمبود پزشک متخصص وجود دارد متقاضی و مراجعه کننده هم نتظارش برآورده نمی‌شود و ما باید کارهای پشتیبانی بیشتری انجام دهیم.

وی  ادامه داد: پرستاران در شهرستان‌های کوچک با همان حجم استرس و با دریافتی کمتر و تاخیر بیشتر نسبت به شهرهای بزرگ کار می‌کنند. امکانات و گاهی حتی تجهیزات حفاظتی ساده هم یا کم است یا دیر به دیر می‌رسد. ما در دوران کرونا دیدیم که این کمبودها چه فجایعی ایجاد کرد اما هنوز درس درستی از آن گرفته نشده است.

حقوق‌ها ناچیز و مطالبات عقب‌افتاده است

پرستار دیگری که بیش از ۲۰ سال سابقه دارد با نگاهی واقع‌بینانه در گفتگو با بلاغ اظهار داشت: ما پرستاران اهل ناله و شکایت نیستیم. ولی وقتی ماه‌ها مطالبات پرداخت نمی‌شود، وقتی شب و روز در شیفت هستیم و هنوز بخشی از کارانه و پرداخت های قبلی را نگرفته ایم، لبخند زدن سخت می‌شود. با این حال ما با وجدان کار می‌کنیم چون می‌دانیم اگر ما نباشیم بیمار رنج می‌کشد و ما در قبال شغل و تعهدی که دادیم از لحاظ انسانی و وجدان کاری مسئول هستیم.

وی با اشاره به مشکلات عمومی جامعه  افزود: مردم هم در فشارند، قبول داریم. اما باید فرهنگ مراجعه به بیمارستان‌های دولتی اصلاح شود. بیمارستان دولتی ارزان‌تر است، ولی اگر هزینه خدمات به موقع پرداخت نشود بیمارستان ضعیف‌تر می‌شود. در بیمارستان‌های دولتی کمتر از صفر درصد از هزینه‌ها توسط مراجعه کنندگان داده می‌شود و باقی این هزینه‌ها از طریق بیمه پرداخت می‌ گردد و تاخیر بیمه در پرداخت مطالبات بیمارستان‌های دولتی در نهایت موجب متضرر شدن مردم و یمارستان‌ها و بخش درمانی در کشور خواهد شد.

به گزارش بلاغ؛ گفتگو با تعدادی از پرستاران در استان مازندران نشان می‌دهد بحران نیروی انسانی، پرداخت‌های نامنظم، کمبود امکانات و برخوردهای نامناسب بخشی از واقعیت امروز نظام درمانی در استان و البته کشور است. پرستاران نه‌تنها از خستگی فیزیکی بلکه از فرسودگی روحی رنج می‌برند.

با وجود همه‌ این چالش‌ها آنچه هنوز پابرجاست، احساس مسئولیت انسانی و وجدان کاری در میان پرستارانی است که در سخت‌ترین شرایط بر بالین بیماران می‌مانند. شاید وقت آن رسیده است که حمایت از آنان نه فقط در قالب شعار بلکه در سیاست‌گذاری و عمل دیده شود.

مسئولان دانشگاه‌های علوم پزشکی، مدیران بیمارستان‌ها و نهادهای نظارتی و بیمه‌ای می‌توانند با شنیدن این صداها و اقدام‌های مشخص مانند تخصیص بودجهِ عملیاتی، تقویت امنیت اموال بیمارستانی، جلوگیری از تأخیر در پرداخت‌ها و آگاهی بخشی به مراجعه کنندگان هم کیفیت خدمات درمانی را بالا ببرند و هم از فرسودگی نیروی انسانی بکاهند.

این گزارش ادای دینی است به زحمات خاموشِ پرستاران؛ به کسانی که گاه بی‌آنکه دیده شوند، جانِ دیگران را در دستان خود نگه می‌دارند.

گزارش: محمدعلی جوربنیان