به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، به نقل از بلاغ؛ سید علی آملی|در فضای پیچیده رسانهای امروز که عرصه نبرد اندیشهها و القائات است، رهبر معظم انقلاب اسلامی با درک عمیق از ابعاد این جنگ نرم، دو فرمان راهبردی را خطاب به ملت ایران و خصوصاً فعالان رسانهای صادر فرمودهاند. این رهنمودها تنها توصیههایی کلی نیستند، بلکه نقشه عملیاتی برای رویارویی هوشمندانه با جنگ روانی دشمنان نظام اسلامی به شمار میروند.
فرمان نخست: «در میدان تبلیغات و شبهات آرایش جنگی در مقابل دشمن بگیرید»، درکی عمیق از ذات تهاجمی فضای رسانهای جهانی را نشان میدهد. «آرایش جنگی» مفهومی است که از حالت انفعال و واکنشی خارج شده و بر برنامهریزی، سازماندهی و عمل هدفمند تأکید دارد. این به معنای آن است که رسانههای انقلابی و نیروهای آگاه جامعه نباید منتظر شلیک نخست دشمن بمانند، بلکه باید با شناخت میدان، پیشبینی تاکتیکهای مقابل و استقرار در مواضع اثرگذار، ابتکار عمل را در دست گیرند. این آرایش، مستلزم وحدت رویه، هماهنگی بینرسانهای و تولید محتوای هوشمندانه و زمانبندی شده است.
اما فرمان دوم، گام را فراتر نهاده و تاکتیکی تهاجمی را تجویز میکند: «در شبههافکنی فقط دفاع نکنید، به نقاط ضعف دشمن هجوم بیاورید». این جمله، کلید تحول در رویکرد رسانهای است. تجربه نشان داده که صرف پاسخگویی و دفاع در برابر شبهات، اگرچه لازم است، اما کافی نیست و گاه فرد یا نهاد پاسخدهنده را در موضع انفعال و دنبالهروی قرار میدهد. رهبری با تأکید بر «هجوم به نقاط ضعف دشمن»، بر ضرورت تغییر کانون توجه از خود به سوی مقابل تأکید میکنند.
این هجوم، نیازمند پژوهش، رصد دقیق و شناسایی تناقضها، ناکامیها و اشکالات گفتمان و عملکرد جبهه مقابل است. فعال رسانهای هوشمند، به جای آنکه تمام انرژی خود را صرف پاسخ به ادعاهای بیپایه کند، با افشای نیتهای پنهان، نمایش دوگانگیهای رفتاری و آشکارسازی نتایج ناموفق طرحهای دشمن، او را وادار به موضعگیری دفاعی میکند. این همان معکوس کردن نقشها و انتقال فشار روانی به طرف مقابل است.
ترکیب این دو فرمان، یک استراتژی کامل رسانهای را شکل میدهد: از یک سو، با «آرایش جنگی» از حالت پراکندگی و انفعال خارج شده و صفوف منسجم و هدفمندی در عرصه تبلیغات تشکیل میدهیم. از سوی دیگر، با «هجوم به نقاط ضعف دشمن»، بازی را در زمین حریف ادامه میدهیم و او را غافلگیر میکنیم. این رویکرد، هم روحیه خودی را تقویت میکند و هم پیام انقلاب را به صورت فعّال و اثرگذار به جهانیان منتقل میسازد.
در شرایط کنونی که جنگ روایتها، عرصه اصلی تقابل است، اجرای این فرمانها نه یک انتخاب، که یک ضرورت انقلابی است. رسانههای متعهد باید با تولید محتوای هوشمند، برنامهریزی منسجم و حمله به نقاط آسیبپذیر گفتمان معارض، میدان را از دشمن پس بگیرند. این همان هنر «جنگ به وسعت تمام رسانهها» است که رهبری فرزانه ترسیم نمودهاند؛ جنگی که در آن، دفاع از ارزشها نه با خمودگی و انفعال، که با حرکتی چالاک، مبتکرانه و تهاجمی در عرصه اندیشه و بیان محقق میشود.
تعهد به این فرمانها، ضامن بقا و تأثیرگذاری گفتمان انقلاب اسلامی در فضای پرآشوب رسانهای جهان خواهد بود.













































