زندگی نامه شهید عابدین خوش سیما از آمل
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید عابدین خوش سیما متولد: ۱۳۴۹/۴/۲ در روستای کته پشت آمل است. ایشان در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت. شهید عابدین خوش سیما با عضویت بسیجی داوطلبانه در لشکر ۲۵ کربلا به اسلام خدمت می کرد که در تازیخ:: ۱۳۶۴/۱۱/۲۲ هجری شمسی در منطقه اروندکنار و در عملیات کربلای والفجر ۸ شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پپیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای کته پشت به خاک سپرده شد.
سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
وصیتنامه شهید عابدین خوش سیما
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ الله أمواتا بَل اَحیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون.
با سلام و درود بر پیغمبران و با سلام و درود بر پیغمبر آخر زمان محمد (ص) و درود بر یگانه منجی عالم بشریت، امام زمان (ع) تعالی فرجه الشریف و نائب بر حقاش، امام امت، این پیر خستگی ناپذیر، این کسی که دنیا با شنیدن نام اش و با حرکتاش به جنب وجوش افتاد و تغییر و تحول پیدا کرده و به امید پیروزی نهایی کفر ستیزان و با سلام و درود بر شما ملت آفرین بر شما قهرمانان، آفرین بر شما حماسه آفرینان. آفرین بر شما که پیغمبر آخرالزمان به وجود شما مباهات میکند. امت حزب الله! به حماسه خود ادامه دهید تا ظهور آقا امام زمان (عج).
من عابدین خوش سیما از تمام دوستان و آشنایان تقاضا دارم که این بنده گنه کار را به بزرگی و مرحمت خودشان عفو کنند و اگر بدی در حقشان کردم، مرا ببخشید. چند پیام به ملت ایران دارم عزیزان قرآن میفرماید (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامرمنکم) شما هم به گفته خداوند لبیک بگویید و به حق از خداوند و رسولش اطاعت کنید و بعد از اینها، از اولوا الامر و صاحبان امر که در این زمان ولایت فقیه هست، جانانه و مخلصانه اطاعت کنید. چرا که سعادت دنیا و آخرت در این هست که پشتیبان ولایت فقیه باشید. برادرانم! شما باید مردانه اسلحه بر زمین افتاده مرا بردارید و لحظه ای به دشمنان مجال حرکت ندهید و تا آخرین نفس راهم را ادامه دهید و توکل بر خدا کنید. به درستی که کسانی که توکل بر خدا کردند، پیروز شدند و تو ای خواهرم! نباید در غم من و مرگ من گریه و زاری کنی بلکه تو باید با حجابت حافظ دین اسلام و مکتب زهرا سلامالله علیها باشی. پدرم! تو که اصلاً نباید غمگین باشی. مگو که پسرم از دست رفت. مگر خون من از خون علی اکبر حسین (ع) رنگین تر هست؟ او هم جاناش را برای احیای دین خدا از دست داد. من هم جانم را مخلصانه و برای رضای خدا از دست میدهم و تو باید افتخار کنی و فرزندان دیگری تربیت کنی و به کمک اسلام بفرستی. مادر! فقط یک سوأل از تو دارم و آن این است که آیا چیزی را که خداوند روزی به تو داده، اگر بخواهد آن را بردارد، آیا ناراحت میشوی؟ حتماً میگویی نه! پس تو غمگین مباش و پیراهن در مرگم پاره مکن. پیش دشمنان چنگ بر صورت مزن بلکه تو با سرافرازى بر سر قبر من گلاب بریز و خندان و خوشحال باش و بگو عزیزان! پسرم به ملاقات الله رفته. مادر! مرا حلال کن آخر حق فرزندی را خوب ادا نکردم. مادر! باز هم سفارش میکنم در برابر دشمنان شیطان صفت اصلاً عجز و ناله نکن که هر قطره اشک تو که از چشمات خارج میشود در برابر دشمنان دریایی میشود که مرا دربر میگیرد و روح مرا شکنجه میدهد. پس اگر میخواهی روحم شاد باشد، مقاوم و مستحکم باش. ملت عزیز! در این موقعیت از زمان که حسین زمان تنهاست، او را یاری کنید و به ندای هَل مِن ناصرش لبیک بگویید و در سر نمازتان دعا به جان امام و رزمندگان را فراموش نکنید. در آخر وصی من پدرم و ناظرم مادرم میباشد و اگر نماز یا روزه قضا دارم، حتماً برایم بدهید و اگر قرضی دارم ادا کنید. سفارش میکنم اینکه حتماً جبهه ها را پر کنید. دیگر عرضی ندارم به جز سلامتی شما خانواده و تمام ملت قهرمان ایران.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
