زندگی نامه شهید حسین سحرخیز از آمل
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید «حسین سحرخیز» در چهارم فروردین ۱۳۴۷ در روستای قادی محله آمل بدنیا آمد. ایشان بسیار مهربان و دوست داشتنی بودند و به همه احترام می گذاشتند و به پدر و مادر خود و خانواده خود علاقمند بودند. پدرش می گوید اگر ۳ برادر با هم بودند هیچ کس نمی توانست آنها را شکست دهد. تا مقطع راهنمایی درس خواند و در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد سرانجام در دهم تیر سال ۱۳۶۴ هجری شمسی در منطقه مهران و در عملیات کربلای یک شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت.
پیکر پاک این شهید طی مراسم باشکوهی با حضور امت حزب الله؛ شهید پرور و همیشه در صحنه شهرستان هزار سنگر آمل تشییع و در روستای قادی محله آمل به خاک سپرده شد.
سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
وصیتنامه شهید «حسین سحرخیز» از آمل
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیٍ مِنَ الخَوف وَالجوع وَ نَقض مِنَ الأَموال وَالأنفُس وَالثَّمَرات وَ بَشَر الصّابرینَ الذین إذا أصابَتهُم مُصیبَهً قالو إنّا لله وَ انّا اِلیه راجعون
امتحان لازم با وجود انسان است و هیچ انسانی بدون امتحان در این عالم نخواهد زیست، گاهی امتحان به خوف الهی و به جوع (اوست) و نقصی در اموال و انفس به نقض در ثمرات و امثال اینها است که الان در مراکزی که جنگ زده است، بسیاری از اینها تحقق دارد و این یک امتحان الهی است.
درباره (شهید) و فضل شهادت آنقدر از اولیای اسلام روایت وارد شده که انسان متحیر میشود. در روایتی از رسول اکرم (ص) نقل شده است که برای شهید هفت فضیلت است که اولی آن عبارت است از اینکه اولین قطرهای که خون او به زمین بریزد، تمام گناهی که کرده است، آمرزیده می شود و مهم آخرین خصلتی است که میفرماید (شهید نظر میکند به وجه الله) شاید نکند. این حجاب که بین ما و حق تعالی وجه الله و تجلیات حق تعالی است، منتهی میشود به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگی است و اگر کسی این حجاب را در راه خدا داد، همه حجابها را شکسته است. خود و خودبینی را شکسته و تقدیم کرده است. چون برای خدا جهاد و دفاع کرد و برای کشور خدا و آیین الهی هرچه داشته اخلاص و تقدیم کرده است و چون این حجاب برداشته شد در عوض خدا تبارک تعالی بر آنها تجلی میکنند چنانکه بر انبیا تجلی کرد. چون پیامران همه چیز را در راه خد میخواهند و آنها خودی نمی بینند و در مقابل حق تعالی برای خودشان شخصیتی قائل نیستند. اینها هم حجاب را برمی دارند. ای مردم و خواهر، نماز جماعت را فراموش نکنید.
ای ملت شهیدپرور ایران و ای شهر حماسه ساز آمل و ای اهالی روستای قادی محله دعا به جان امام را یک لحظه فراموش نکنید و مخصوصاً به خانواده های شهدایی که یکی از بهترین و عمده ترین و شایسته ترین ثمره انقلاب هستند، آنها را از یاد نبرید. به آنها دلداری بدهید. و به تمامی مجروحان سرکشی کنید و به خانواده های اسرای ملت ما دلداری بدهید و این منافقان را رسوا کنید و به آنها جای ندهید ما این همه شهید دادیم که ملت ما، ملت اسلامی باشد. وصیتی کوچک به تمامی مادران دارم که اگر فرزند شما میخواهد به جبهه برود، از این عمل شان جلوگیری نکنید و خود من برادر حقیر شما حسین سحرخیز وصیت کوتاهی به این عزیزان جوان های محله خودم داشتم شما هر چه زودتر به این اسلام پی ببرید و نگاه کنید این ملت را بعضی از جوانها هستند که اسلام را نمی شناسند. ای جوانها، دخترها همه شما فکر کنید که اگر یک مرد بی نماز بی دین بمیرد، شما زیاد به فکر او نیستید. ولی اگر یک مرد مسلمان فوت کند، همه شما ناراحت هستید. چرا شما میتوانید از این راه یا راههای دیگر به اسلام پی ببرید.
إنشاالله. وصیت بسیار بزرگی به تمامی دخترها و زنهای کشورم؛ شهرم و روستای خودم عرض میکنم که خواهر ما حجاب خود را حفظ کنید. مگر شما نمی گویید که ما راه فاطمه را ادامه میدهیم.
از فاطمه به زن اینگونه خطاب است ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است.
دیگر عرضی ندارم خداحافظ همه شما.
خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
إنشاالله.