زندگی نامه شهید میرحسین حسینی هشتلی از آمل
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»،شهید میرحسین حسینی هشتلی متولد ۱۳۴۱ شهرستان هزار سنگر آمل است. ایشان در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع متوسطه به پایان رساند عضو رسمی سپاه آمل بود و در لشکر ویژه ۲۵ کربلا خدمت می کرد که در ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ هجری شمسی در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای ۵ شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای روستای حسین آباد دابو دشت آمل به خاک سپرده شد.
سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
وصیتنامه شهید میرحسین حسینى
الذین امنوا یقاتلون فى سبیلالله والذین کفروا و یقاتلون فى سبیل الطاغوت فقاتلوا اولئک الشیطان ان کیدالشیطان کان ضعیفا
قرآنکریم
کسانىکه ایمان آوردند مىجنگند در راه خدا و آنهائى که کافر شدند مىجنگند در راه طاغوت پس بجنگید با دوستان شیطان که آنها ضعیفند.
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامى امام خمینى و با درود به روان پاک شهیدان، گلگون کفنان کربلاى حسین و از کربلاى حسین تا ۱۵ خرداد و از ۱۵ خرداد تا ۱۷ شهریور و از ۱۷ شهریور تا امروز و با سلام به رزمندگان جبهه هاى جنگ حق علیه باطل وصیت نامه خودم را با ذکر سخنى از سخنان على(ع) آغاز مىنمایم.
»الموت فى حیاتکم مقهورین والحیات فى موتکم قاهرین«. مرگ در زندگى ذلت بار شماست و زندگى در مرگ باعزت شماست.
بله برادران و خواهران من! بدانید که من آگاهانه در این راه قدم نهادم و کسى هم مرا مجبور نکرد چون این آرزویم بود که روزى بتوانم به عنوان سرباز امام زمان (عج)در جبهه هاى حق علیه باطل به جنگ وارد شوم. چون که خون سرخ شهیدان از هابیل تا کربلاى حسین و از کربلاى حسین تا کربلاى جنوب و غرب ایران صدایم مىزنند که براى چه نشست هاى. آخر ما مسلمانیم. برادران و خواهران مؤمن و انقلابى! ما در عصرى زندگى مىکنیم که ظلم سراسر جهان را فراگرفته و ما باید با نثار خونمان و به شهادت رسیدنمان ظهور حضرت مهدى(عج)را تا برقرارى قسط و عدل الهى زمینه سازى نماییم تا بتوانم با رهبرى زعیم عالیقدر امام خمینى، این الگوى انسانیت و اسطوره مقاومت، آمریکاى جهانخوار و مزدورانش صدام و اسرائیل یهود که پیامبر آنها را لعنت نمود نابودشان نماییم و آن دوازده هزار کودک معصوم فلسطینى را که اسیر آنها هستند آزاد نماییم و بتوانیم قدس عزیزمان را که مدت ۳۲ سال است که صهیونیستهاى جهانخوار آن را اشغال نمودهاند آزاد سازیم. من به طور یقین درک کرده ام که شهادت تصادفى نیست، بلکه لیاقت و سعادتى است بزرگ که آن هم نصیب هرکسى نمىشود. تنها خواهشم از شما برادران و خواهران حزبالله این است که همیشه وفادار به امام و انقلاب اسلامى ایران بوده که در حقیقت وفادار قرآن و اسلام مىباشید و چند کلمهاى به مادرم مىگویم. مادر جانم! مىدانم که براى آمدن من ثانیه شمارى مىکنید ولى چه باید کرد. در رابطه با سخنان گهربار و پیامبرگونه امام مان که مىفرماید: من از شما عاجزانه تقاضا دارم که این جنگ را فراموش نکنید. پس بر من مسلمان تکلیف است. من که نبودم در زمین کربلا حسین عزیز را یارى نمایم. بارها آرزویم این بود که اى کاش در کربلا بودم و امام عزیزمان حسین(ع) را یارى مىکردم. امروز به نداى حسین زمان لبیک گفتم و به جبهه هاى حق علیه کفار بعثى شتافتم تا آنها را از میهن اسلامىمان بیرون نمایم. اولین پیامم به خانوادهام این است که اى پدر و مادر و برادر و خواهر! اگر شهادت که فوز عظیمى است نصیبم شد شما ناراحت نباشید و به خدا توکل کنید و از خداوند صبر و استقامت بخواهید و دعا به جان رهبر و رزمندگان انقلاب کنید. دومین پیامم به شما برادران و خواهران مؤمن این است که در پشت جبهه سنگرها را حفظ کرده و این منافقان ضدخلق را ریشه کن کنید و سومین پیامم به منافقان که هشدار مىباشد این است که اى منافقان! بدانید تا تک تک ما جوانان بسیج و حزبالله هستیم شما نمىتوانید کوچکترین ضربه اى به انقلاب و رهبر کبیرمان وارد نمائید و آمریکاى جهانخوار! بدان که نمىتوانى با پیش آوردن این جنگ، جنگ با اسرائیل را از یاد ببرى.
مادر! از اینکه نتوانستم در پیرى عصاى دست شما باشم مرا ببخشید. پدر عزیزم! به قول امام خمینى مثل حسین(ع) وارد جنگ شدیم و مثل حسین(ع) هم باید به شهادت برسیم.
امیدوارم که من هم مثل جدم حسین وارد جنگ شده باشم و مثل حسین به شهادت برسم. مادر عزیزم! امیدوارم که مرا حلال کرده باشى و از تو مىخواهم که برایم گریه نکنى که خداى نخواسته دشمنان اسلام عزیز خوشحال نشوند، بلکه خوشحال باش که من در راه خدا شهید شدم.
بیا مادر حلالم کن
خمینى را کنم یارى
زمان انقلاب آمد
نمایم خون خود جارى
چو رفتم برنگردیدم
ز دژخیمان نترسیدم
نچشیدم جمله شادى
نبردم رخت دامادى
براى دین و آزادى
نمایم خون خود جارى
شهید راه قرآنم
نکن از بهر من زارى
پیام رفتنم این است
خمینى را کنید یارى
بیا مادر حلالم کن
خمینى را کنم یارى