به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، به نقل از «بلاغ»، در عصر حاضر که با توسعه فناوری، انفجار اطلاعات و گسترش سازمان‌های فراملی همراه است، مدیریت اسلامی به عنوان الگویی مبتنی بر قرآن، سنت و عقل، نقش حیاتی در هدایت جامعه اسلامی ایفا می‌کند. این مدیریت بر پایه آموزه‌های وحیانی و سیره نبوی و علوی استوار است و هدف آن تقرب به خداوند، اجرای عدالت، جلب رضایت مردم و بازگرداندن دین به جایگاه اصلی آن است.

مبانی مدیریت اسلامی:
– مدیریت اسلامی بر سه زیرساخت قرآن، سنت و عقل استوار است.
– مدیریت علوی بر اساس درخواست مردم، اجرای عدالت، کار تیمی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی تعریف می‌شود.
– مدیریت در اسلام یک «تکلیف الهی» است و ارزش ذاتی ندارد، بلکه به عنوان ابزاری برای خدمت به جامعه و تحقق اهداف متعالی شناخته می‌شود.

تفاوت‌های مدیریت اسلامی و مدیریت نوین:
– مدیریت اسلامی هدفی کل‌نگر دارد و به رشد معنوی و اخلاقی انسان توجه می‌کند، در حالی که مدیریت نوین عمدتاً بر بهره‌وری و اهداف سازمانی متمرکز است.
– در مدیریت اسلامی، منبع اصلی احکام شرعی و ارزش‌های مطلق دینی است، اما در مدیریت نوین، تصمیم‌ها بر اساس عقل و قوانین سازمانی گرفته می‌شود.
– مدیریت اسلامی بر مبنای خدامحوری و خدمت به خلق است، در حالی که مدیریت نوین بر انسان‌محوری و مشتری‌مداری تأکید دارد.

چالش‌های پیش رو:
– کمبود مدرسان متخصص که هم به مبانی مدیریت اسلامی مسلط باشند و هم از دانش مدیریتی بهره‌مند باشند.
– نیاز به تبدیل مدیریت اسلامی از حالت آرمانی به الگوهای عملیاتی و کاربردی در سازمان‌ها.

راهکارها:
– تدوین مدل‌های مدیریتی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و بومی‌سازی آن‌ها در سازمان‌ها
– تربیت مدیران آشنا با مبانی دینی و مدیریتی برای اجرای مدیریت اسلامی در سطوح مختلف.
– توجه به عدالت، مردمسالاری و اخلاق به عنوان ارکان اصلی مدیریت در جامعه اسلامی.

نتیجه:
مدیریت اسلامی نه تنها به عنوان یک الگوی مدیریتی، بلکه به عنوان راهکاری برای تحقق حکومت عدل مهدوی و جامعه‌ای مبتنی بر ارزش‌های الهی مطرح است. برای دستیابی به این هدف، باید زمینه‌های عملیاتی شدن آن در عرصه‌های مدیریتی فراهم شود

یادداشت: یدالله فضلی کارشناس مسائل سیاسی