به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید «نادر خضری» متولد پنجم آبان ۱۳۴۰، در شهرستان آمل به دنیا آمد و در تاریخ دهم آذرماه ۱۳۶۶، در زبیدات عراق، بر اثر اصابت ترکش و انفجار گلوله توپ به شهادت رسید. پیکر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیتنامه شهید «نادر خضری»
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و سلام بر مهدی این مصلح جهان و درود بر امام امت
بار خدایا! تو شاهد باش که این راه را آگاهانه انتخاب کردهام و فقط در جهت رضای تو در این راه گام نهادهام و چگونه تحمل آن را خواهم کرد که دشمن بیگانه به جان و مال و ناموس ما تجاوز نماید و ما نظاره گر این عمل باشیم. خیر! تا زمانی که ما سروری و صاحبی، چون مهدی و رهبری، چون خمینی داریم، هرگز به ظلمی تن در نخواهیم داد زیرا وعده خدا حق است.
همانا حزب خدا همیشه پیروز است و مادیون و ابرقلدران رو به زوال و نابودیاند.
کسانی که کافر شدهاند، چنان مپندارید این مهلتی که به آنها میدهیم به سود و خیر آن هاست هر آن چه مهلت شان میدهیم تا گناهان شان بیشتر گردد و آنها عذابی دردناک و خفت انگیز دارند. همانا که سخن خدا در مورد این گروه از ملحدان حق است، اما آنان در کفر و نفاق خود باقی خواهند ماند زیرا دنیا آنان را کور کرده است.
پدر و مادر عزیزم! میدانم که از دست دادن فرزند برای شما سخت است. ولی این را بدانید که ما امانتی بودیم پیش شما که دیر یا زود میبایست به نزد او برگردیم. حال که بدنهای ما برای مردن آفریده شده، چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد. پدر و مادر عزیزم! از این که زحمتهایی برای شما ایجاد کردم، امیدوارم که مرا ببخشید و از گناهان من درگذرید.
مادر مهربانم! میدانم که بهشت جایگاه، چون شما مادرانی است که امانت خدا را در راه او و برای او پرورش دادهاید و نگذاشتهاید به انحراف کشیده شوند و ما مدیون مادرانی هستیم و امیدواریم که شماای مادر مهربان بتوانید با آن ایمان مستحکم و صبر زینب گونه خود آن چنان الگویی باشید که همه از شما درس گیرند.
که شفیع ما در آخرت شما مادران که به راستی بهشت زیر پای مادران است، باشید. تنها خواهشی که از شما دارم این است برایم گریه نکنید زیرا گریه اجرم را از بین میرد. از کلیه دوستان و فامیلها خواهانم که امام امت را این اسطوره صبر و مقاومت در مقابل کفر و الحاد را تنها نگذارید و همه در حفظ خط او که همان خط ولایت فقیه میباشد، حرکت نموده و تا پای جان جهت به ثمر رسانیدن این انقلاب خون بار تلاش نمایید و امیدوارم که همه صبر را پیشه خود کنیم، چون خداوند با صابران است.
چند سخنی با پدر عزیزم:
پدرم! آیا افتخار نمیکنی که دو فرزندت، دو پشتوانه ات را از میان آن همه نیرنگها و تباهیها به راهی درست که خدا و رسول و دوستدار یک همچین راهی هستند مخلصانه و با خاطری آسوده برای پایداری از دین حق فرستادی تاخون مان قوتی باشد برای این انقلاب. من اطمینان دارم که من و دیگر شهدای اسلام هم عقیدهایم که همانا زندگی و حیات مان باید در راه جهاد، عقیده مان عقیده جهادمان ختم گردد. درود خدا و رسول او بر تو پدر بزرگوارم و تمامی خانوادههای شهدا که همچنین هدیههایی کم ارزش برای شما و پرارزش برای خدا را تحویل احد یکتا نمودهاید. إنشاءالله که خون کم بهای مان بتواند ثمرهای باشد برای شرکت درآوردن کسانی که هنوز به این انقلاب خون بار به چشم بی تفاوتی مینگرند.
انتهای خبر/














































