به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»؛ به نقل از «بلاغ» در میان برگهای زرین تاریخ دفاع مقدس، نام دو برادر از خطه مازندران، بهشهر، چون ستارگانی درخشان میدرخشد؛ شهید محمدحسن طاطیان، فرماندهای شجاع در عملیات مرصاد و شهید محمدحسین طاطیان، مربی آموزش نیروهای مردمی در پادگان المهدی چالوس. آنها نه فقط برادر خون، که برادر در ایمان، جهاد و شهادت بودند.
روایت این دو شهید را باید از زبان کسی شنید که با آنها زیسته، اشک ریخته و صحنهها را با چشم دیده است؛ حاج علی طاطیان، برادر این دو شهید، در گفتگویی با بلاغ، روایتهایی را بازگو میکند که کمتر شنیده شده است.
از خانهای ساده در بهشهر، تا قلههای ایثار در مرصاد و ترابی
بردار شهیدان طاطیان در گفتگو با
بلاغ؛ اظهار داشت: در خانهای کوچک و ساده در شهر بهشهر، در خانوادهای مذهبی، کارگری و سختکوش، دو برادر رشد یافتند که سرنوشتشان به جبهههای نور و شهادت گره خورد؛ شهید محمدحسین طاطیان و شهید محمدحسن طاطیان. فرزندان مادری صبور که برای بزرگکردن ۹ فرزندش، روزی ده تنور نان میپخت و پدری اهل مسجد که کارگر کارخانه بود. مادری که با همان زبان ساده میگفت «من هفت پسر دارم، اگر خمس هم باشد، یک نفرشان باید شهید شوند.»
محمدحسین؛ مربی آموزش و معلم خط مقدم
وی ادامه داد: شهید محمدحسین طاطیان، برادر بزرگتر خانواده، از نوجوانی روحیهای جهادی و انقلابی داشت. پس از پیروزی انقلاب، جذب فعالیتهای انقلابی شد و به عنوان مربی آموزش نظامی در پادگان المهدی چالوس، وظیفه آموزش رزمندگانی را که عازم جبهههای نبرد بودند، بر عهده گرفت.
طاطیان گفت: او در سال ۱۳۶۴، در سن ۱۸ سالگی، به جبهه اعزام شد و در عملیات نظامی در محور پاسگاه ترابی داخل خاک عراق شرکت کرد. در همان عملیات، بهشدت مجروح شد و به بیمارستان قائم مشهد منتقل شد. به مدت ۱۹ روز در حالت کما قرار داشت.
وی توضیح داد: در این مدت، محمدحسن، برادر کوچکتر او، شبانهروز در کنارش بود؛ نه به عنوان یک همراه معمولی، بلکه بهعنوان پرستاری وفادار، برادری دلسوز و سنگ صبوری خاموش برای دردهای مادر.
بردار شهیدان طاطیان خاطرنشان کرد: در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۴، محمدحسین به شهادت رسید. یک روز پیش از آن، مادر خانواده نیز درگذشته بود. روز تشییع پیکر محمدحسین، مصادف با روز سوم درگذشت مادرشان بود؛ صحنهای غریب و سنگین؛ تشییع جوانی شهید، در کنار ختم مادری داغدار.
طاطیان یادآرو شد: پیکر مطهر محمدحسین، پیش از دفن، توسط محمدحسن به حرم امام رضا علیهالسلام برده شد و در صحن مطهر آستان قدس، طواف داده شد. پس از آن، به بهشهر منتقل شد و در گلزار شهدای بهشت فاطمه، در کنار دیگر شهیدان شهر، به خاک سپرده شد.
محمدحسن؛ فرماندهای بیصدا، شهیدی بیادعا
وی افزود: سالها گذشت و محمدحسن، که با شهادت برادر، زخمخوردهتر و پختهتر شده بود، مسیر جهاد را با جدیت بیشتری ادامه داد. او از فعالترین نیروهای جبهه شمال کشور شد، و در سالهای پایانی جنگ، به عنوان یکی از فرماندهان مقاومت مردمی در عملیات مرصاد شناخته میشد.
برادر شهیدان طاطیان تصریح کرد: عملیات مرصاد، تیر خلاص جمهوری اسلامی ایران بر پیکر دروغین منافقینی بود که تصور کرده بودند میتوانند از کرمانشاه عبور کرده، تهران را فتح کنند و نظام را ساقط نمایند. محمدحسن در این عملیات، یکی از فرماندهان خط مقدم مقابله با این تجاوز بود. اما سرنوشت برای او، چیزی جز خون و غربت ننوشت.
شهادتی شبیه میثم تمار
طاطیان عنوان داشت: شهید محمدحسن طاطیان، در مقابله با منافقین در مرصاد، پس از اسارت بهدست دشمن، مورد شکنجهای فجیع قرار گرفت؛ آنچنان که حتی یادآوری آن، روح را میخراشد «پوست صورتش را همراه با ریشش کندند؛ چشمانش را از حدقه بیرون کشیدند؛ بدنش را سوزاندند؛ پاهایش را با زنجیر بستند و در نهایت، همانند جنایت دشمنان بر میثم تمار، زبانش را از حلقومش بیرون کشیدند»
وی گفت: شهید محمدحسن، شکنجه شد، اما سکوت نکرد. درد کشید، اما لب به خیانت نگشود. اسیر شد، اما سرافراز ماند. او را باید شهید حججی مازندران دانست. همانگونه که داعش سر از تن حججی جدا کرد، منافقین با توحش و قساوتی حتی بدتر، با پیکر و روح محمدحسن چنین کردند. اگرچه تصویری از لحظه شهادتش منتشر نشد، اما روایتها و پیکر بیجان او، نشان داد که منافقین، همان داعش بودند؛ شاید سفاکتر، بیرحمتر.
مرصاد؛ تصویر آینهگون جنگ ۱۲ روزه علیه ایران
بردار شهیدان طاطیان با نگاهی عمیق، شباهت جنگ فروغ جاویدان (عملیات مرصاد) را با جنگ ترکیبی ۱۲ روزه اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران تحلیل کرد و افزود: شما نگاه کنید آنچه در عملیات مرصاد اتفاق افتاد، دقیقاٌ همان چیزی است که در این جنگ ۱۲ روزه اخیر هم تکرار شد. در مرصاد، منافقین با توهم همراهی مردم، به ایران حمله کردند. فکر میکردند مردم بهدلیل فشارهای اقتصادی و وضعیت داخلی، علیه جمهوری اسلامی خواهند ایستاد. خیال کرده بودند اگر وارد خاک ایران شوند، مردم از آنها استقبال میکنند و کشور را تجزیه میکنند. این دقیقاً همان تحلیلیست که امروز هم دشمنان ما دارند؛ همان تفکری که میگوید ایران باید از بین برود، جمهوری اسلامی باید تجزیه شود.
وی با اشاره به فرماندهی شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد و نقش بیبدیل رزمندگان سپاه و بسیج در شکست منافقین گفت: خدا رحمت کند شهید صیاد شیرازی را؛ فرمانده بزرگ آن عملیات. با ایستادگی او و پاسداران ما، کشور از دست منافقین نجات پیدا کرد. امروز هم اگر ایستادگی باشد، پیروزی هست.
علی طاطیان در پایان با صدایی آمیخته از بغض و افتخار، برادر شهیدش محمدحسن را اینگونه توصیف کرد که من به عنوان یک رزمنده، یک ایرانی، شهادت میدهم که شهید محمدحسن، شهید حججی مازندران بود. همانطور که شهید حججی در برابر داعش ایستاد و سر داد، محمدحسن ما هم در برابر منافقینی که از داعش بدتر بودند، مقاومت کرد. نگذاریم منافقین را کمتر از داعش ببینیم؛ آنها حتی در جنایت و بیرحمی، از داعش هم جلوتر بودند.
لینک کوتاه : https://safireharaz.ir/?p=10313