زندگی نامه شهید «عبدالرضا ملکیان» از آمل
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید «ولی الله فلاح زاده» فرزند«حسین » در بسیتم آبان ۱۳۴۴ هجری شمسی در روستای فیروزکلا آمل به دنیا آمد. شهید «ولی الله فلاح زاده» در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تا مقطع متوسطه تحصیل کرد. ایشان بسیار مهربان و خوش رفتار بودند و به پدر و مادر و خانواده خود بسیار علاقمند بودند.
شهید «ولی الله فلاح زاده» در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در تاریخ ششم اسفند ۱۳۶۲هجری شمسی در منطقه دهلران / چیلات و در عملیات والفجر شش شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از سالها مفقودالاثر بودن در هشتم دی ماه ۱۳۷۱ تشییع در گلزار شهدای فیروزکلا به خاک سپرده شد.
سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
وصیتنامه شهید «ولی الله فلاح زاده» از آمل
خدا آن مؤمنان را که در صف جهاد با کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست مى دارد. »قرآن کریم«
با ستایشِ خداى کریم و صلوات بر رسول و آل الله و درود و سلام بر تنها منجى عالم بشریت مهدى موعود (عج) و نایب برحقش امام امت خمینى کبیر که با رهبرى پیامبرگونه اش رژیم ظلم و استبداد را در جامعه ما محو و مسیر جامعه ما را به سوى الله سوق داد و روح انقلابى و نور الهى مکتب اسلام را در کالبد مرده این ملت دمید که هنوز انقلاب اسلامى ما چند صباحى از پیروزى آن نمى گذرد که تمام جهانخواران علیه انقلاب بسیج شدند و ملت شهید پرور ما آن چنان شجاعانه و دلیرانه از کشور دفاع مى کنند که جهانیان را به تعجّب واداشته و جهان استکبار را به ترس و وحشت انداخته و قدرت اسلام را بر جهان نشان داد که اسلام چگونه مکتبى است و این مکتب هرگز شکست ندارد و این بزرگترین افتخارى است براى من که در چنین زمانى زیست مى کنیم و افتخار مى کنم که در چنین موقعیت حساس، تحت رهبرى امام امت به جنگ با کفّار روانه شوم و اینک تصمیم گرفتم که به جبهه حق علیه باطل بروم. هدفم الله و احیاى دینم و تداوم انقلاب و مکتبم اسلام عزیز با خلوص نیت و آگاهى کامل مى باشد که به نداى حسین زمان لبیک گویم تا قرآن را یارى دهیم و اسلام را به جهان بشناسانیم و شما اى برادران مسلمان به یارى حسین بشتابید و براى نجات ایران و قرآن و اسلام عزیز روانه جبهه ها شوید که اسلام اکنون به خون نیازمند است و بار ذلّت را بردارید و به سوى آزادگى بشتابید تا آزاده باشید و در دنیا و آخرت سرافراز و سعادتمند گردید.
آنان که رمز و راز رسیدن به سعادت و فلاح را در مکتب رهایى بخش و انسان ساز اسلام آموختند و درس فداکارى و ایثار را از زبان معلم مکتب سرخش امام حسین(ع) شنیدند و درس فداکارى و تزکیه و تعلیم جهاد را در کلاس شاگرد ممتاز این مکتب در این زمان، امام امت گرفتند یعنى کلید رهائى از قفس تنگ و تاریک دنیا را به دست گرفتند و به سوى عالم همیشه جاوید و سراسر نور، به دور از هرگونه زور و زر و حیله روانه شدند براى رسیدن به آن درجه و مقام عالى دل از تمامى لذّات زودگذر این دنیاى فانى بریدند و با نیروى ایمان مهار نفس سرکش را محکم کشیدند و خود را بنده هواها و غرائز حیوانى نگردانیدند و با اتّکال به نیروى لایزال الهى موانع را یکى پس از دیگرى از سر راه برداشتند به جاى آنکه به مشکلات فکر کنند عقل و اندیشه خود را متوجّه هدف خویش نمودند و براى رسیدن معشوق خود ذرّهاى سستى نورزیدند و با دلى سرشار از ایمان و تصمیمى راسخ و اراده آهنین به قصد جهاد با کافرین و مشرکینِ از خدا بى خبر قرار گرفته بودند مهاجرت کردند و این هجرت خود را از ذلّت به عزّت رساندند و آن مهاجرانى که به مجاهدان راه خدا از همه چیز خود گذشتند به دیگران درس چگونه زیستن و چگونه به انسانیت رسیدن و چگونه مجاهدت نمودن و به مقام والاى شهادت رسیدن را آموختند.
پدر و مادر عزیزم! ضمن سلام امیدوارم که از من راضى بوده و اگر این درجه والاى انسانیت و شهادت نصیبم شد – هر چند که ما لیاقت آن را نداریم – از خدا برایم طلب مغفرت کنید و از خدا بخواهید که مرا با شهداى کربلاى حسین پیوند دهد و در ضمن بر مزارم گریه نکنید. لباس سفید بپوشید و لبخند بر لب داشته باشید و به خدا التماس کنید که خدایا! هدیه اى را که بر ما عطا کردى به تو بازگرداندیم و این هدیه ناقابل را از ما قبول کن و من اگر به شما چیزى ناشایست گفته ام و یا وظیفه فرزندى را انجام ندادم مرا ببخشید و مورد لطف خویش قرار بدهید تا اینکه مورد لطف خداوند قرار بگیرم.
امام را دعا کنید و هرگز حتى یک لحظه از امام دور نشوید و این زمان مثل زمان حسین(ع) است و به یارى حسین بشتابید. همه شما را به خداى بزرگ مى سپارم و از برادرانم مى خواهم که راهم را ادامه دهند. چه در صحنه نبرد و چه در پشت جبهه پیام رسان خونم باشند.
خدایا! خدایا! از گناهانم درگذر و مرا که به سوى تو مى آیم پذیرا باش. والسلام