به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، به نقل از «بلاغ» غدیر آغاز مسیری است که آینده امت اسلامی را با شاخصهایی چون عدالت، ولایت و حکمرانی الهی تعریف میکند. این واقعه، نقطه تلاقی رسالت و امامت است؛ جایی که پیامبر (ص) با معرفی علی (ع)، چارچوبی برای تداوم اسلام ناب و نظامسازی دینی ترسیم کرد. اکنون، بازگشت به پیام غدیر، بازخوانی راهی است که میتواند آینده اُمت را از بحرانها بهسوی عزت، وحدت و عدالت هدایت کند.
پیامبر اسلام (ص) در غدیر، با جمله «من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه»، مسیر آینده امت را بر پایه ولایت ترسیم کرد. این ولایت، امروز در قالب ولایت فقیه، استمرار همان ولایت علوی است؛ حکمرانیای که بر پایه عقلانیت، معنویت و عدالت اجتماعی بنا شده و در برابر طاغوتها و نظام سلطه، راه مقاومت و کرامت را برگزیده است.
در روزگاری که جوامع اسلامی از نبود عدالت، استبداد داخلی و نفوذ خارجی رنج میبرند، غدیر یادآور این حقیقت است که تنها با بازگشت به منطق امامت و رهبری الهی، میتوان به وحدت واقعی و عزت پایدار دست یافت. غدیر، پرچم بیداری امت اسلامی است، نه صرفاً جشن یک واقعه تاریخی.
امروز، یکی از چالشهای اساسی جوامع مسلمان، تفرق در اندیشه و افتراق در عمل است؛ در حالی که غدیر، جوهره وحدت امت را در تبعیت از یک مرجع الهی و عادل معرفی میکند. درک صحیح از غدیر، یعنی فهم مسئولیت اجتماعی در قبال حق، و پذیرش ولایت کسی که معیارهای الهی را داراست، نه صرفاً پیروی عاطفی از یک شخصیت تاریخی.
از سوی دیگر، الگوی حکمرانی برخاسته از غدیر، بهجای تمرکز بر منافع فردی و گروهی، بر خدمت به مردم و اقامه قسط استوار است. این نگاه، مسئولیتپذیری حاکمان را در برابر خدا و خلق افزایش میدهد و نقش مردم را از اطاعت منفعل به مشارکت فعال ارتقا میبخشد. چنین نگاهی میتواند نقطه آغاز تحولی باشد که در آن، دین بهعنوان راهحل مسائل اجتماعی و سیاسی، وارد میدان عمل میشود.
بازخوانی پیام غدیر در شرایط کنونی، بهویژه برای نسل جوان، ضرورتی استراتژیک است. نسلی که درگیر هجمههای رسانهای، شبههافکنی و جنگ شناختی است، باید بداند که غدیر نه نماد انزوا بلکه راهنمای حرکت آگاهانه بهسوی جامعهای پیشرفته، مستقل و عدالتمحور است. احیای گفتمان غدیر، احیای عقلانیت دینی در برابر استبداد و انحراف است.
ولایت در منظومه فکری غدیر، صرفاً یک عنوان سیاسی نیست، بلکه پیوندی عمیق میان رهبری و هدایت الهی با حیات فردی و اجتماعی انسانهاست. در این منظومه، امام نه تنها مسئول تدبیر امور سیاسی و اجتماعی است، بلکه راهنمای قلوب و ضامن سلامت اخلاقی جامعه نیز بهشمار میرود. بنابراین، غدیر نقطه اتصال دین و سیاست در افق الهی و انسانی آن است.
یکی از پیامهای بنیادین غدیر، تبیین رابطه میان حق و رهبری است. در تفکر دینی، رهبری نه به عنوان یک امتیاز بلکه به عنوان امانت الهی و وظیفهای سنگین مطرح میشود که تنها شایستگان حقیقی، یعنی اهل تقوا، علم، و عدالت، قادر به تحمل آن هستند. این نگاه، تضادی آشکار با الگوهای رایج قدرتمحور دارد که در آنها مشروعیت از صندوق رأی یا شمشیر بهدست میآید، نه از صلاحیت الهی.
غدیر همچنین به ما میآموزد که وحدت اسلامی، نه در نادیده گرفتن اختلافات، بلکه در پذیرش محور حق و مرجعیت عدالت تحقق مییابد. همگرایی امت، زمانی پایدار خواهد بود که گرد محور ولایت الهی شکل گیرد؛ ولایتی که نهتنها در پی تثبیت عدالت است، بلکه خود تجلی عینی آن در جامعه بهشمار میرود. پس راه حل اختلافات امروز جهان اسلام، بازگشت به همان اصل مغفولماندهای است که در غدیر خم اعلان شد.
با نگاه به تاریخ صدر اسلام، روشن میشود که انحراف از پیام غدیر، زمینهساز بسیاری از بحرانهای سیاسی، اعتقادی و اجتماعی در امت اسلامی شده است. اگر پیام ولایت بهدرستی درک و پذیرفته میشد، نه تنها از تفرقهها و جنگهای داخلی جلوگیری میشد، بلکه مسیر تمدنسازی اسلامی نیز شفافتر و پایدارتر طی میشد. از این منظر، بازگشت به غدیر، بازسازی مسیر اصیل تمدنی اسلام است.
در نهایت، غدیر تنها برای شیعیان یک واقعه کلیدی نیست، بلکه ظرفیتی جهانی برای گفتگو، همزیستی مسالمتآمیز و تحقق عدالت در سطح امت اسلامی و حتی فراتر از آن است. معرفی الگوی حکمرانی مبتنی بر تقوا و عدالت، میتواند به الگویی الهامبخش برای بشریت تبدیل شود؛ الگویی که در برابر سلطهطلبی، تبعیض و فساد ایستاده و کرامت انسان را محور حکمرانی قرار میدهد.
یادداشت: زینب ساداتی استاد معارف اسلامی