اى مسلمانان! امام مان را خوب نگهدارید.
اى مسلمانان! امام مان را خوب نگهدارید.
شهید «سیدعلی اکبر احمدی» از آمل در وصیت‌نامه خود بیان کرد: اى مسلمانان! امام مان را خوب نگهداريد كه به خدا قسم در زمان غيبت بهتر از او نخواهيد يافت. او را دعا كنيد و همواره در خط او گام برداريد كه خط امام زمان(عج) و در نهايت خط خداست.

زندگی نامه شهید «سیدعلی اکبر احمدی» از آمل

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»؛ شهید «سیدعلی اکبر احمدی» فرزند : سید حسن در اول فروردین ۱۳۴۷ هجری شمسی، در روستای بانصرکلاه آمل به دنیا آمد. در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، و تا مقطع ابتدایی درس خواند. به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و الگوی خوبی از لحاظ معنوی و اخلاقی برای دیگران بودند .در کارها به پدر و مادر خود کمک می کردند

شهید «سیدعلی اکبر احمدی» سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و در لشگر ۷۷ ثامن الائمه خراسان به اسلام خدمت می کرد که دربیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷ هجری شمسی در منطقه سومار شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای بانصرکلاه به خاک سپرده شد.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه «شهید سیدعلی اکبر احمدی» از آمل

 

والعصر، ان الانسان لفى خسر، الى‏ الذین آمنوا و عملواالصالحات و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر.

سلام به پیشگاه مقدس مولایم و صاحبم حضرت حجه بن‏ الحسن العسگرى روحى له‏ الفداء و با درود بى‏ پایان بر رهبرم، نور چشمم، روحم، امام خمینى، موسى زمان، بت‏شکن قرن، بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران و با سلام بر تمامى شهداى اسلام و انقلاب اسلامى و شهداى جنگ تحمیلى و درود و سلام بر رزمندگانى که در جبهه‏ هاى نبرد حق علیه باطل مى ‏جنگند. اینک به این ترتیب وصیت‏ نامه را شروع مى ‏نمایم که حسین را به شفاعت مى‏ طلبم و شهادت مى‏ دهم که نیست خدایى جز اللّه و حضرت خاتم ‏الانبیاء محمد(ص) رسول اوست و مولایم على است و کتابم قرآن است و مذهبم شیعه دوازده امامى است و افتخار مى‏ کنم اگر به غلامى آنان قبول شوم.

هدفم برپایى حکومت خدا در روى زمین است و آن به دست مولایم امام زمان است و آرزویم شهادت در راه خدا. من با چشمى باز و با اراده ‏اى قاطع به این راه رفتم. عزیزانم! مگر نمى‏ دانید که این دنیاى فانى جایگاه ابدى ما نیست. مگر نمى‏ دانید که بهشت و سعادت را به بها مى‏ دهند و به بهانه نمى‏ دهند. آرى من غلام حسینم و حال وقت آزمایش من است. وقت آن است که حرفم را ثابت کنم. من حقیر مى‏ گفتم و شب منتظر فرصت بودم. حمد و سپاس خدا را که فرصتى به من عنایت کرد و چه لذت‏بخش است اگر شهید شوم که تنها راه سعادت، ایمان، جهاد و شهادت است. البته در سایه ولایت و اینک در زمان غیبت مولایم حجت‏ بن الحسن‏ العسگرى روحى له‏ الفداء ولایت به عهده رهبرم روحم امام خمینى مى‏ باشد. آرى بدون قبول ولایت هیچ کارى قبول نخواهد شد.

اى مسلمانان! امام مان را خوب نگهدارید که به خدا قسم در زمان غیبت بهتر از او نخواهید یافت. او را دعا کنید و همواره در خط او گام بردارید که خط امام زمان(عج) و در نهایت خط خداست. در اینجا من وظیفه شرعى خود مى‏ دانم که امام عزیزمان فرمود: به سوى جبهه بشتابید که فردا دیر است که من به عنوان یک سرباز اسلام داوطلبانه به سوى جبهه روانه شدم تا با حماسه ‏آفرینى بتوانم سرزمین اسلامى را از چنگ صدامیان درآورم.

پدر و مادر و عزیزانم! براى من ناراحت نباشید. من براى شما از پیشگاه خداى تبارک و تعالى طلب صبر و استقامت مى‏ کنم. هیچ وقت ناراحت و غمگین نباشید. مگر خانواده و عزیزان در عروسى فرزند خود غمگین هستند. مگر وقتى من وعده دیدار با مولایم حسین را دارم باید شما غمگین باشید؟ هرگز. غمگین بودن شما روحم را ناراحت مى‏ کند. عزیزانم بر سَردَر خانه پرچم سیاه نزنید بلکه پرچم سبز بزنید و افتخار کنید که فرزند شما در آزمایشات و یارى دین خدا سربلند بیرون آمده است. جلوى دشمنان اسلام گریه و زارى نکنید. شکر خدا را بگوئید و دعا براى سلامت امام و یارانش بکنید.

پدر و مادرم! مى‏ دانم داغ جوان سخت است ولى چه بسا فرزندى در این راه شهید بشود و به بهشت بپیوندد. پس ناراحت نباشید.

خواهرم! پیام من به تو این است که زینب‏ گونه باش و براى من ناراحت نباش و زینب‏ وار دفاع از اسلام و انقلاب کن. غمگین مباشید. اگر شهید شدم زنده خواهم شد و همواره شاد هستم و در پایان، خدمت کلیه فامیلان و آشنایان و دوستان سلام مى‏ رسانم و براى شما دعا مى‏کنم.

والسلام