خواهرانم! شما را به تقوى و حفظ حجاب سفارش مى کنم
خواهرانم! شما را به تقوى و حفظ حجاب سفارش مى کنم
شهید «فرامرز پاشایی» از آمل در وصیت نامه اش مى گوید: خواهرانم! شما را به تقوى و حفظ حجاب سفارش مى كنم كه زن گوهرى است در كام حجاب و خود را بايد تجهيز به حجاب كند. چون زن فقط با حجاب مى جنگد. پس بجنگيد و اين ارمغان شوم غربى ها را از بيخ و بن به يارى خدا بركنيد

زندگی نامه شهید « فرامرز پاشایی» از آمل

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید « فرامرز پاشایی» در بیست و هشتم اسفند ۱۳۴۴ هجری شمسی در آمل به دنیا آمد پدرش «یحیی»، و مادرش «هما فولادوند» نام داشت .شهید « فرامرز پاشایی» در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تا مقطع راهنمایی تحصیل کرد. ایشان بسیار مهربان و خوش رفتار بودند و به پدر و مادر و خانواده خود بسیار علاقمند بودند.

شهید « فرامرز پاشایی» در عضویت بسیج در لشگر ۲۵ کربلا رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در تاریخ چهارم خرداد ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر جراحات وارده به بدن شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از سال ها تفحص شده و بعد از تشییع در امام زاده ابراهیم گلزار شهدای آمل به خاک سپرده شد.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه«شهید فرامرز پاشایی» از آمل

 

شما را به تقوى و ترس از خدا سفارش مى‏ کنم و اینکه دنیا را نخواهید، هرچند شما را بجوید و اندوهناک نشوید بر چیزى که از دنیا از شما گرفته شده باشد و راست و درست سخن بگوئید و براى پاداش گرفتن آخرت کار کنید و ستمگر را دشمن و ستمدیده را یاور و مددکار باشید.

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنى هر دو جهانش بخشى

دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

با سلام و صلوت الهى به رزمندگان اسلام این اسطوره جهانیان، به خمینى روح ‏الله، به حسین ثارالله و مهدى جندالله و محمد رسول‏ الله و على ولى‏ الله و سلام خدا بر خانواده شهداء که خداوند به آنان این‏گونه صبر جمیل عنایت فرموده و از اول انقلاب تا به حال مقاومت کرده و خود را در برابر خداوند منان مسئول دانسته و تسلیم شیاطین و انس نشده ‏اند.

خدایا! پروردگارا! اگرچه سنى کم در این موقعیت فعلى و عمرى کوتاه برایم انتخاب کرده اى و اگرچه به سویت بیایم و اگرچه به پیش درگاهت گناهکار خطاب بشوم و در جهنم آتش تو بسوزم باز هم همیشه به یاد تو هستم.

اى خدایم! تویى یار و یاور من در شب‏ هاى تار. تویى قامت رعناى ملکوتم. اى خدایم! این بدنم و این ملکم از آن توست. این کالبد و جسم من هم از آن توست خواهى بسوزان اگرچه خواستى تکه تکه‏ اش کن، چراکه دلگیر نمى‏ شوم. چون مى‏ دانم همه از توئیم و از آن تو. اى پروردگار! من و اعضاى مرا به طاعت خویش نیرومند بگردان و دلم را در عزیمت به سوى خودت محکم کن و در ترسیدن حضرتت به من جدیت عطا فرما و مرا جزء سبقت گیران به سوى خودت جلوه ‏گر گردان. خدایا! هرکه اراده بدى نسبت به من و مملکتم بعد از من داشته باشد و مى‏ خواهد یاران را منحرف کند مجازاتش کن. اى پروردگارم! رو به سوى آستان تو آوردم و به سوى رحمت تو دست خود را دراز کردم پس تو را به عزتت سوگند که دعاى مرا مستجاب کن. پروردگارم! از اینکه دیر به حضورت شتافتم مرا به تقصیرم بگذار، زیرا شیطان به درونم نفوذ کرده بود و خواست مرا از پاى درآورد. حتى دیگران را براى واسطه براى جلوگیرى من فرستاد اما نتوانست موفق شود. پس پروردگارا! تو مهربانى و توئى یاور من. اى که نامت دواست و یادت مایه شفاعت و طاعتت توان گریست. به حال کسى که سرمایه ‏اش امید و اسلحه‏ اش گریه است رحم کن. آمین یا رب‏ العالمین.

و حال وصیتى به خانواده محترم و دوستان و رفقاى هم دینم دارم. سلام پدر مهربانم! از اینکه عمرى کوتاه در پیش شما بودم آزارتان ندهد و مرا عفو کنید. اگرچه نسبت به شما بدى کردم امید آن دارم که عفوم کنید و هیچ وقت گول نخورید و قوى باشید. اگرچه رفتنم رفتن خدایى است چراکه خواست خداست و امیدوارم این قربانى ناقابل را خدا از شما قبول کند. من امانتى بودم از جانب خدا در دست شما. امانتى که باید پس مى‏ دادید چه بهتر که در این راه مقدس امانتان را به خدا برگرداندید و سلام مادر مهربانم! از اینکه از پیش تان رفتم هیچ غمى در دل نگیرید و هروقت غم دنیا دلت را گرفته شمعى بگیر و شب‏هاى جمعه بر سر مزارم بیا. شمعى روشن کن به یاد خدا که دل‏ها آرام مى‏ گیرد. مبادا به خاطرم گریه کنى و اگر خواستى گریه کنى به خاطر مولایم حسین گریه کن که چطور سر مبارکش با تیغ بریده شد. به خاطر دل زهرا گریه کن که آل شان کشته شده ‏اند. مادرم! دلیر باش و هرکس که خواست از شهید شدن من سوءاستفاده بکند توى دهنش بکوب و او را از خود دور کن. همیشه به یاد خدا باشید و از خدا بترسید و به خاطر خدا به تمامى ظلم و جور یورش برید که خدا با ماست.

و سخنى دارم با خواهران گرامى. خواهرانم! شما را به تقوى و حفظ حجاب سفارش مى‏ کنم که زن گوهرى است در کام حجاب و خود را باید تجهیز به حجاب کند. چون زن فقط با حجاب مى‏ جنگد. پس بجنگید و این ارمغان شوم غربى‏ ها را از بیخ و بن به یارى خدا برکنید و پیامى دارم به دوستان. از اینکه از شما جدا شدم و به سوى دیار دیگرى شتافتم ناراحت‏تان نکند و همیشه به یاد آن شهیدانى باشید که عاشقانه پرواز کردند و به سوى هدفشان که الله باشد شتافتند. خدا را درنظر بگیرید و تمام کارهایتان براى خدا باشد و از شما تقاضا دارم راه شهیدان را ادامه دهید. انشاءالله

پروردگارا! حال که از همه تعلقات دنیوى خود بریده ‏ام از زندان آهنین حیات برهانم. پروردگارا! عاشقم کردى بگذار در عشقت بسوزم و در مقابل این کارم هیچ پاداشى را خواستار نیستم. خدایا! در برابر دوستان و یاران خودت مرا مهربان گردان. خداوندا! دوست دارم یک عاشق خالص باشم و این نعمت را هم تو به من عطا نمودى. عاشق شدن هم خود نعمتى است و در این موقعیت از تو یک چیز مى‏خواهم تو را به سر بریده امام حسین، تو را به آه یتیمان که پدرشان در جبهه‏ ها به شهادت رسیده است قَسَمت مى‏ دهم دست به سویت دراز مى‏کنیم که طالب سلامتى رهبریم آمین یا رب‏ العالمین.

مبادا خویشتن را واگذاریم

امام خویش را تنها گذاریم

که بر روى شهیدان لاله روید

مبادا روى لاله پا گذاریم

اگر خواستید دفنم کنید در کنار قبر خواهر کوچکم فرزانه باشد.   ۱۳۶۵/۱۱/۵

هفت تپه – فرامرز پاشائى