بعد از شهادت من گریه نکنید.
بعد از شهادت من گریه نکنید.
شهید «اسفندیار رمضانی» از آمل در وصیت‌نامه خود بیان کرد: مادرم! بعد از من گريه نكنيد. به بچه­ هايم دلداري بدهيد و لباس سياه نپوشيد چون كه شما با پوشيدن لباس سياه و گريه كردن نه تنها مرا خوشحال نمي ­كنيد بلكه دشمن اسلام را خوشحال مي­ كنيد.

زندگی نامه شهید «اسفندیار رمضانی» از آمل

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»،  ؛ شهید «اسفندیار رمضانی» در چهارم آذر ۱۳۲۸، در شهرستان آمل به دنیا آمد؛ نام پدر  اکبر و مادر بمانی ذبیحی نام داشت.در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، بعد از دوران ابتدایی ادامه تحصیل ندادند و سرکار رفتند.

شهید «اسفندیار رمضانی»در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در بیستم دی ماه ۱۳۶۵ هجری شمسی در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از سالها مفقودالاثر بودن در اول آذر ماه ۱۳۷۵ تشییع در گلزار شهدای دئوکلا دابو- آمل به خاک سپرده شد.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه«شهید اسفندیار رمضانی » از آمل

بسم­ الله الرحمن الرحیم

با درود و سلام فراوان بر امام زمان مهدی موعود (عج) و نائب بر حق­اش خمینی بت­ شکن که حسین­ وار درس شهادت را به ما مسلمانان جهان می­ آموزد و با سلام و درود بر رزمندگان اسلام که حسین­ وار وارد صحنه می­ شوند و حسین­ وار به شهادت می­ رسند. و با سلام و درود بر شهدای پاک­ باز که با ریختن خون خود نهال انقلاب را آبیاری کردند و با سلام و درود بر خانواده شهدا که مانند ابراهیم تنها پسر خود اسماعیل را در راه خدا قربانی می­ کنند.

وصیت به مادرم، مادر عزیزم! خوشا به سعادت تو که مادر شهید هستی. تو حالا هم در این دنیا سربلند هستی و هم در آن دنیا پیش حضرت زینب (س) سربلند هستی. مادرم! بعد از من گریه نکنید. به بچه­ هایم دلداری بدهید و لباس سیاه نپوشید چون که شما با پوشیدن لباس سیاه و گریه کردن نه تنها مرا خوشحال نمی ­کنید بلکه دشمن اسلام را خوشحال می­ کنید.

مادر جان! تنها خواهشی که از شما دارم این است که اگر مانعی نیست مرا در گلستان پاشاکلا پیش اصغر قربانی و شهید نعمت ­الله احمدپناه دفن کنید.

وصیت به همسرم، همسرم! بعد از من از بچه­ هایم خوب نگهداری کنید. چون که این­ها بچه­ های شهید هستند و خیلی محترم هستند. بعد از من بچه­ ها را تحت تعلیم و تربیت صحیح قرار دهید و نگذارید که آن­ها کمترین احساس بی­ پدری کنند. بعد از من گریه نکنید و لباس سیاه نپوشید و دشمنان داخلی را خوشحال نکنید.

وصیت به فرزندان، فرزندان عزیزم! پس از من از همدیگر و از مادرتان مواظبت نمایید. عزیزالله جان! از بچه­ هایم خوب مواظبت و نگهداری کن که آن­ها اصلاً احساس بی­پدری نکنند.

وصیت به برادرم، برادر عزیزم! بعد از من گریه نکن و لباس سیاه بر تن نکن و مراسم سه و هفت و چهلم و سال را باشکوه برپا کنید و پیام مرا و این انقلاب را به مردم برسانید. بعد از من به خانه ­ام برو و به بچه­ هایم دلداری بده و از آن­ها مواظبت کن.

و در آخر از تمام دوستان و فامیلان و رفقا می­ خواهم اگر بدی کردم، به بزرگی خودتان عفو کنید و ببخشید. وصّی من پسر بزرگ­ام عزیزالله رمضانی و ناظر من مادرم و شاهد من برادرم می­باشد به امید پیروزی حق بر باطل.

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

خدایا! رزمندگان اسلام را پیروز و صحیح و سالم به خانه­ هایشان بگردان.

خدایا! ظهور مهدی­ات را نزدیکتر بگردان.

خدایا! راه کربلا را باز بفرما.

خدایا! دشمنان اسلام در هر جایی که هستند، نابودشان بگردان.

اسفندیار رمضانی  ۱۳۶۵/۰۹/۲۶