بر روی سنگ قبرم واژه کربلایی را حک نمایید
بر روی سنگ قبرم واژه کربلایی را حک نمایید
شهید «مصطفى عزيزى دلارستاقی» از آمل در وصيت نامه اش مى گويد: اي پدر و اي مادرم بر روی سنگ قبرم واژه كربلايي را حك نماييد چون من از باطنم به كربلاي حسين (ع ) رفته ام.

زندگی نامه شهید «مصطفى عزیزى دلارستاقی» از آمل

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید «مصطفى عزیزى دلارستاقی» در یکم فروردین ۱۳۴۸  هجری شمسی در روستای دلارستاق آمل در یک خانواده متدین و متوسط از لحاظ اقتصادی متولد شدند.پدرش نصرالله و مادرش فاطمه اکبرزاده نیاکی نام داشت. ایشان فرزند آخر خانواده بودند و در کنار پدر و مادری با ایمان و مهربان و پرتلاش پرورش یافتند.تحصیلات را در مقطع متوسطه به پایان رساند. در کنکور سراسری دانشگاه در رشته مهندسی قبول شده بودند که به جبهه اعزام شدند.ایشان بسیار فردی مهربان و شوخ طبعی بودند و به پدر و مادر خود بسیار علاقمند بودند و به آنها احترام می گذاشتند و همه اطرافیان خانواده ایشان را دوست داشتند.

شهید «مصطفى عزیزى دلارستاقی» در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در  چهارم خرداد ۱۳۶۷ هجری شمسی در منطقه پاسگاه زید شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از سالها مفقودالاثر بودن در  هجدهم بهمن ۱۳۷۵ طی مراسمی با حضور امت حزب الله تشییع و در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم آمل به خاک سپرده شد.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه شهید «مصطفى عزیزى دلارستاقی» از آمل

ای امت حزب اله ای بستگان و آشنایان ای دوستانم ای برادران وخواهرانم و ای پدر و مادر مهربانم شعار من درهنگام جنگیدن با کافرین به خدای یکتا قسم این خواهد بود یا ابا عبداله انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و عدو لمن عاداکم الی یوم القیامه سیدی که چگونه زیستن یعنی زندگی در آزادی را به ما آموخت و خود نیز در به ثمر رساندن آن جنگید و درود و سلام بر مهدی عج اله که همه مسلمین در انتظار ظهور آن حضرت می باشند و درود برنائب مهدی عج اله حضرت امام خمینی و درود برشهیدان گلگون کفن ایران که افتخار می کنند آزاد آفریده شده اند و آزاد از این جها ن به طرف خداوند متعال پرواز نموده اند .
هم اکنون لحظه ای برایم در این مکان مقدس به وجود آمد تا قلم را به وسیله انگشتان به رقص سفارشات درآورم . انشا اله که وصایای شهدای اسلام سرمشق امور زندگانی مان قرار بگیرد. جبهه ها جای ایثار است و کسی نیست که به جبهه ها آید اما ایثار را نفهمد ایثار جان و ایثار مال فرقی ندارد هر دو ی آنها دراین جبهه های حق علیه باطل وجود دارد .
ای پدر و ای مادرم بر روی سنگ قبرم واژه کربلایی را حک نمایید چون من از باطنم به کربلای حسین (ع ) رفته ام ای پدرو ای مادر مهربانم فریادتان و سخنتان فریاد و سخن حسین (ع) و زینب (س) باشد که گفته اند الهی رضم به رضاعک و تسلیما” لا مرک آنان حسنات زیادی را در دفترچه اعمال تان ثبت می نمایند
ای پدر و ای مادرم – عشق حسین (ع) و عشق به خدای حسین (ع) مرا بدین وادی کشانده و اگر در این جبهه ها از این دنیای مادی رفته ام به امیدی که به سوی حسین (ع) و خدای حسین (ع) خواهم رفت .
اینا درس عشق وشهادت است و بالاترین درسها همان درس عشق وشهادت می باشد ماندن در جبهه برای کسانی که خدا را با چشم بصیرت ندیدند مشکل است .
واقعا” اینجا را باید دانشگاه گوئیم و هرکس که به طرف این مکان مقدس حرکت می کند . باید بگوید که من به طرف دانشگاه الله می روم.
ای امت حزب ا… من وصیت نمی کنم که در میان تان از دوستانم برادرانم یا از شما ها امت حزب ا… اسلحه به زمین افتاده من را بردارید چون شما همه مسلمانید و جهاد در راه خدا را به خود واجب می دارید. ای امت حزب ا… اگر از میان تان کسی به جبهه نرفته باید بداند که این فرصت را بدست نخواهد آورد .بدانید که توصیف جبهه را نمی توان با زبان و کاغذ و قلم بیان کرد. باید جبهه را دید و فهمید و در آن قرار گرفت. انشا ء الله همه تان رزمنده دلیر فی سبیل ا… در همه حال اعضا دانشگاه الله باشید .