از امام عزیزمان پیروى کنید
از امام عزیزمان پیروى کنید
شهید «غلامعلی ابراهیم زاده ملایی» از آمل در وصیت‌نامه خود بیان کرد: اى امت شهيد پرور! شما به حكم مسلمان بودنتان بايد از امام عزيزمان پيروى كنيد و بدانيد كه پيروى از امام، پاسدارى از خون شهدا است

زندگی نامه شهید « غلامعلی ابراهیم زاده ملایی» از آمل

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»؛ شهید « غلامعلی ابراهیم زاده ملایی» در هشتم دی ماه ۱۳۴۶، در روستای ابومحله آمل به دنیا آمد؛ نام پدر شعبانعلی و مادر فاطمه صغری قائمی نام داشت.در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، و تا مقطع متوسطه درس خواند. به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت. با همه ی افراد خانواده بسیار صمیمی و مهربان بودند و الگوی خوبی از لحاظ معنوی و اخلاقی برای دیگران بودند .در کارها به پدر و مادر خود کمک می کردند

شهید « غلامعلی ابراهیم زاده ملایی» با عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در چهارم دی ماه ۱۳۶۵ هجری شمسی در منطقه ام الرصاص ـ عملیات کربلای ۴  شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از سال ها تفحص در  هفتم مرداد ماه ۱۳۷۴  با حضور امت حزب الله تشییع و در گلزار شهدای روستای ابومحله آمل به خاک سپرده شد.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه «شهید غلامعلی ابراهیم زاده ملایی» از آمل

بسم ‏اللّه الرحمن الرحیم

 الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبیل‏ اللّه باموالهم و انفسهم اعظم درجه عنداللّه

آنان‏که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندى است و آنان بالخصوص رستگارند و سعادتمندان دو عالمند.   قرآن کریم

با درود و سلام به امام زمان(عج) و امام امت وصیتم را آغاز مى‏ کنم. سپاس خداوندى که ما را در ایران اسلامى زندگى بخشید و رهبرى بزرگ به ما عطا کرد تا از گمراهى نجاتمان دهد و در مسیر اسلام به حرکت درآورد. خدایا! نمى‏ دانم چگونه به اسلام و این انقلاب خدمت کنم ولى این را مى ‏دانم که شاید با حضورم در جبهه کار کوچکى انجام داده باشم. خدایا! شاهد باش که براى رضاى تو به این مکان مقدس پا نهاده ‏ام و هدفم خدمت به اسلام است و آرزو دارم مورد لطف تو قرار گیرم. خدایا! شاهدى که من به خاطر تو از خانواده ‏ام دور شدم و چشم امیدم به رحمت تو است. خدایا! مرا بپذیر و از گناهانم درگذر که اگر دست رد به سینه ‏ام بزنى دیگر کسى را ندارم.

من خودم را موظف مى‏ دانم که جانم را براى دینم فدا کنم. هیچ راهى براى رسیدن به خدا بهتر و سعادتمندتر از شهادت نیست.

امیدوارم اگر در راه اعتقادم به شهادت رسیدم ناراحت نشوید و همان گونه که مرا براى خدمت به اسلام راهنمائى کردید برادران دیگرم را نیز به پیروى از شهدا تربیت کنید. اى امت حزب‏ اللّه! بدانید که من با بصیرت و آگاهى کامل پا به این راه نهادم و براى اعتلاى قرآن و دستورات خداوند متعال تا پاى جان به پیش مى‏ روم و همراه برادران رزمنده دیگر به جنگ علیه کفار قدم برمى‏ دارم و اگر در این راه کشته شدم امید آن دارم که خداوند متعال این را از من قبول فرماید و مرا از بندگان صالح خود بگرداند. خدایا! به پدرم و مادربزرگم و مادرم توفیق بده که من را تربیت کرده‏ اند و در این راه مقدس فرستاده ‏اند.

پدر عزیز و مادربزرگ مهربان و مادر مهربان! مرا عفو کنید و به خدا سوگند اگر شرک نبود به پاى شما سجده مى‏کردم و شمائى که بعد از خداوند وجودم و هستى‏ ام از شماست و من نتوانستم قدر یک لحظه از زحمات طاقت فرسا و کمرشکن شما را بدانم. از اینکه گاهى در بچگى و جوانى از شما نافرمانى کرده‏ام و نتوانستم احترام خوبى شما را داشته باشم از شما طلب عفو کرده و معذرت مى‏ خواهم. برادران عزیز! امیدوارم در مسیر اسلام حرکت کنید شما خوب مى‏ دانید که همه ما در این دنیا مسافریم و باید به جایگاه ابدی مان برویم. جایگاهى که اگر اعمالمان مورد رضایت خداوند قرار گرفته باشد با نور الهى روشن و در غیر این صورت غرق ظلمت و تاریکى است. خواهرم! اگر بزرگ شده‏ اى زینب‏ وار اسلام را یارى کن و با حفظ حجاب خود پاسدار خون شهدا باش و در تمامى کارها خدا را در نظر گیر و از تمام فامیلان و دوستان و آشنایان مى‏ خواهم اگر از من بدى دیده ‏اند مرا ببخشند.

و اى امت شهید پرور! شما به حکم مسلمان بودنتان باید از امام عزیزمان پیروى کنید و بدانید که پیروى از امام، پاسدارى از خون شهدا است و در آخر اگر جنازه‏ ام به خانه آمد جنازه ‏ام را در بهشت اسدى و در کنار شهید عزیزمان ولى‏ اللّه اسدى دفن نمائید و از اینکه سر شما را به درد آورده‏ ام مرا مى‏ بخشید.   والسلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار