قدر این رهبر عزیز که جانم به فدایش باد را بدانید
قدر این رهبر عزیز که جانم به فدایش باد را بدانید
شهید «هادی پژاوند» از آمل در وصيت نامه اش مى گويد: اى امت شهيدپرور ايران! قدر اين رهبر عزيز كه جانم به فدايش باد را بدانيد و به حرفهايش گوش دهيد و سخنانش را موبه مو عمل كنيد.

زندگی نامه شهید «هادی پژاوند» از آمل

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیر هراز»، شهید «هادی پژاوند» در بیست و هفتم اسفند ۱۳۴۵ هجری شمسی در دشت سر آمل در یک خانواده متدین و متوسط از لحاظ اقتصادی متولد شدند.پدرش محمد و مادرش لیلا رضایی نام داشت. ایشان فرزند دوم خانواده بودند و در کنار پدر و مادری با ایمان و مهربان و پرتلاش پرورش یافتند. به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت و با همه مهربان و خوش رفتار بود و چون مسئول انجمن بود و به مردم کمک می کرد هنوز هم از ایشان به خوبی یاد می کنند .

شهید « هادی پژاوند» در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در یازدهم دی ۱۳۶۲ هجری شمسی در منطقه مریوان، قله ی کاویژال شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز طی مراسمی باشکوهی با حضور امت حزب الله تشییع و در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم آمل به خاک سپرده شد.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

وصیتنامه شهید «هادی پژاوند» از آمل

به کسانى‏که در راه خدا کشته مى‏شوند مرده نگوئید بلکه آنها زنده‏اند ولى شما درک نمى ‏کنید.   قرآن کریم

بنام خدا و بنام او که همه چیزم از اوست و رفتنم به سوى اوست. با درود و سلام بر منجى انسانیت، بت شکن قرن، حامى مستضعفان و دشمن مستکبران، موسى عصر، ابراهیم زمان، امام خمینى و با درود و سلام بر شهداى صدراسلام تا شهداى گلگون‏ کفن جنگ تحمیلى و با درود بر تمامى معلولین و مجروحین جنگ تحمیلى و با درود و سلام بر امت شهیدپرور ایران بالاخص امت شهیدپرور شهر هزار سنگر آمل.

مادر مهربان! سلام مرا بپذیر و مرا حلال کن. مبادا در فقدان من گریه کنى. مادرجان! افتخار کن که فرزندت در راه خدا به این مقام بزرگ رسیده و من هم افتخار مى‏کنم که در دامن همچون مادرى پرورش یافتم و در راه خدا به این مقام پرافتخار نائل گردیدم و این خبر باید شما را مثل آن روزى که دیده به جهان گشودم خوشحال کند تا چشم دشمنان اسلام و قرآن را کور و امام و روحانیت را خوشحال کند.

مادرم! مثل کوهى باش و چون کوه استقامت کن. لحظه‏ اى از نام و یاد خدا غافل نباش. در راه دین خدا بکوش که هرچه بکوشى باز کم است. مادرم گریه نکن. بخند و خوشحال باش، زیرا من مقلّد و مرید امامم بودم و بعد از شهادتم مى‏ توانید گریه و زارى کنید.

و اما پدر عزیز! امیدوارم که مرا حلال کنى و ببخشى و با استقامت و صبر و شکیبائى از انقلاب اسلامى دفاع کنى. مبادا روحیه خود را ببازى و دشمنان اسلام را شاد کنى و تا آنجا که مى‏ توانى از اسلام و روحانیت دفاع کن. مبادا تو ذره‏ اى براى من اشک بریزى. چون باعث ناراحتى من مى‏ شود و تو اى خواهرم! زینب زمان باش و در راه خدا مبارزه کن و تا آخرین قطره خونت از اسلام دفاع کن.

ولى انتظارى که از ملت دارم این است که لیبرال‏ ها و ملى‏ گراها و جبهه منافقین و مشرکین و غرب و شرق‏ گراها را شناخته و با آنها مبارزه کنند و نگذارند که آنها را به طرف غرب یا شرق ببرند. اى امت شهیدپرور ایران! قدر این رهبر عزیز که جانم به فدایش باد را بدانید و به حرف‏هایش گوش دهید و سخنانش را موبه مو عمل کنید.

آرى برادرانم، من سربازم. سربازى که از دشت‏ هاى سرسبز شمال تا هواى گرمسیر خوزستان آمدم که به جهانیان ثابت کنم که اسلام فرزندانى دارد که از مکتب‏ شان و از ناموس‏ شان دفاع مى‏ کنند. بله سربازم، سربازى که مى‏ خواهد پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزار درآورد تا با خون خود این مزدوران آمریکائى را بیرون کند. چون مولاى من على(ع) مى‏ فرماید: ذلیل مردان کسانى هستند که بیگانه‏ اى بر کوچه و خیابان آنها تاخت و تاز کند. من هم امروز فرمایشات مولا و صاحب‏مان ولى عصر(عج) و رهبر کبیر انقلاب امام خمینى را تا پاى جان انجام مى‏ دهم.

مکتبى که شهادت دارد اسارت ندارد. برادرانم! بهترین راه، راه خداست. پوینده و جوینده این راه باشید.

از پدر و مادرم مى ‏خواهم که مجلس عزادارى را سنگین نگیرید و هرچه ساده ‏تر برگزار شود. چون ما هم جمعى از فقیران هستیم و مجلس طورى باشد که عزادارى نباشد. عروسى باشد.

و در آخر، وصیت‏نامه به پدر و مادر و خواهر و برادران

عزیزان من! مگر بچه‏ هاى شما با دیگران فرق دارند. انتظارم از پدر و مادر و خواهران و برادرانم این است که:

۱- در مرگ من ماتم نگیرید و درنظر داشته باشید که برادرانى در کردستان و مکان‏ هاى دیگر به چه وضعى شهید شدند.

۲- همیشه گوش به فرمان امام باشید و از این نعمت گرانبهائى که خداوند نصیب ما کرده حداکثر استفاده را بنمائید.

۳- همیشه به یاد مستمندان باشید و برنامه زندگى را طورى تنظیم کنید که به جاى نشست و برخاست با افراد منافق و فرصت طلب با کسانى معاشرت کنید که دلسوز انقلاب باشند.

۴- همیشه نماز خود را بخوانید، با خلوص نیت روزه بگیرید، خمس و زکات بدهید، امر به معروف و نهى از منکر نمائید و حجاب اسلامى خود را کاملاً حفظ نمائید. چون‏ که حجاب تو اى مادر و اى خواهر کوبنده ‏تر از خون من مى ‏باشد. به امید پیروزى رزمندگان اسلام. تنها خواهشم این است که مرا در امام زاده ابراهیم دفن کنید.   والسلام

هادى پژاوند